کمتوانی ذاتی یا نابرابری؛ آیا پسران واقعا در ریاضی بهتر از دختران هستند؟

کمتوانی ذاتی یا نابرابری؛ آیا پسران واقعا در ریاضی بهتر از دختران هستند؟
با توجه به آنچه دربارهی مغز میدانیم هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم یک جنس خاص باید برتری انحصاری در توانایی ریاضی داشته باشد. بااینحال، برای بسیاری از افراد، این باور که پسرها در ریاضی یا در رشتههای مرتبط با آن مانند فیزیک یا مهندسی بهترند، کاملاً بدیهی به نظر میرسد.
اگر تصور دارید پسرها در ریاضی بهترند، قابلدرک است. تفاوتهای واقعی و اثباتشدهای در توزیع جنسیتی در ریاضیات وجود دارد؛ تعداد بسیار بیشتری از مهندسان حرفهای و محققان مرد هستند تا زن؛ در برنامههای دکترای رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM)، مردان حضور بیشتری دارند؛ حتی در میان دانشآموزان نیز، تمایل و گرایش آشکاری به نفع پسران در علوم و ریاضیات دیده میشود. این تفاوتها از ناکجای ذهن برنخاستهاند، شاید واقعاً پسرها به دلایلی در ریاضیات بهتر از دخترها باشند.
بهتر بودن پسرها در ریاضی پشتوانهی محکمی ندارد
اما مانند بسیاری از «حقایق بدیهی»، بهتر بودن پسرها در ریاضی هم پشتوانهی محکمی ندارد. الیزابت اسپِلک، استاد روانشناسی دارندهی کرسی مارشال ال. برکمن در دانشگاه هاروارد هفتهی گذشته به نشریهی The Harvard Gazette گفت: «هیچ تفاوتی در استعداد ذاتی کلی برای علوم و ریاضیات میان زنان و مردان وجود ندارد.»
اسپلک دو دهه است که بر باور یکسانبودن استعداد درونی زن ومرد در ریاضی پایبند بوده و اکنون با انتشار مقالهای جدید که دادههای مربوط به توانایی ریاضی بیش از ۲٫۵ میلیون دانشآموز را تحلیل کرده، بیش از هر زمان دیگری به نظر خود اطمینان دارد. اما پرسش اینجاست: اگر واقعاً اینگونه است، پس این همه نابرابری از کجا آمدهاند؟
دو واقعیت ظاهراً متناقض وجود دارد؛ در نوزادان و کودکان خردسال، تفاوت اندک یا تقریبا صفر میان پسران و دختران از نظر تواناییهای عددی و ریاضی وجود دارد؛ اما در بزرگسالی و در واقع خیلی پیشتر از آن، اختلافات قابلتوجهی در عملکرد دو جنس در حوزههای مرتبط با STEM پدیدار میشود. بیتردید، مشکلی در جایی از مسیر بهوجود میآید. شاید این عامل تاثیرگذار طبیعت باشد، نه تربیت؛ اما شواهد ارائهشده در تحقیق جدید اسپلک و همکارانش، توضیح دیگری را پیشنهاد میدهند: اینکه این تفاوتها آموختهشدهاند، نه ذاتی.
اسپلک گفت: «مهمترین یافتهی مطالعه این است که شکاف جنسیتی زمانی پدیدار میشود که آموزش نظاممند ریاضی آغاز میشود. این شکاف در پایهی چهارم حتی بیشتر بود… و در پایهی ششم باز هم بزرگتر شد.»
نتیجهگیری اسپلک بدون شک بر پایهی دادههای قابلتوجهی استوار است. این مطالعه ۲٬۶۵۳٬۰۸۲ کودک پایههای اول و دوم ابتدایی در فرانسه را در طی تحصیل دنبال کرد؛ یعنی تقریباً تمام کودکان این گروه سنی که بهلطف ابتکار عمل دولت فرانسه در سال ۲۰۱۸ برای ارزیابی تحصیلی توسط وزارت آموزش ملی امکانپذیر شد. مقاله نتایج را بهروشنی نشان داد: «دختران و پسران در بدو ورود به مدرسه، نمرات بسیار مشابهی در [ریاضی] داشتند، اما شکاف جنسیتی به نفع پسران تنها پس از چهار ماه آموزش، بهطور چشمگیری معنادار شد.»
محققان تأکید میکنند: «این یافتهها هر سال تکرار شد و تنها اندکی در میان خانوادهها، کلاسها، یا نوع مدرسه و سطح اجتماعی-اقتصادی تفاوت داشت. اگرچه آموزش با سن همبستگی داشت، با بهرهگیری از تنوع تقریباً مستقل میان این دو، مشخص شد که شکاف جنسیتی با پیشرفت تحصیلی افزایش مییابد، نه با افزایش سن.» برخی نکات دقیق و جالب وجود دارند که این نکتهی دوم را تقویت میکنند؛ یعنی اینکه آنچه بر شکاف جنسیتی اثر میگذارد، بهطور خاص مدتزمان حضور کودک در مدرسه است، نه صرفاً سن او.
شکاف جنسیتی در ریاضی آموختهشده است، نه ذاتی
کودکانی را در نظر بگیرید که در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ متولد شدهاند، یا بهبیان تصویریتر، آنهایی که در سال ۲۰۱۹ وارد مدرسه شدند. این گروه، ۲٫۵ ماه پایانی سال تحصیلی خود را بهدلیل قرنطینهی ناشی از کووید-۱۹، دور از معلمها و همکلاسیهایشان گذراندند و نتیجه، به گفتهی اسپلک، این بود که «میزان رشد شکاف جنسیتی کمتر از سالهایی بود که تعطیلی طولانیمدت مدرسهای وجود نداشت.»
عامل دیگر که سیستم آموزشی را بیش از پیش بهعنوان دلیل ضعف نسبی دختران در حوزههای STEM زیر سؤال میبرد، ابتکار دیگری بود که در همان سال اجرا شد و محتوای ریاضی بیشتری را وارد برنامهی آموزش پیشدبستانی کودکان کرد. این تصمیم با نیت خوبی اتخاذ شده بود؛ فرانسه بهتازگی در مقایسهی توانایی ریاضی در مدارس، رتبهی آخر را در میان ۲۳ کشور اروپایی کسب کرده بود. بااینحال آن تصمیم اثر جانبی ناخوشایندی داشت: برای نخستین بار، شکاف جنسیتی در میان کودکان سن پیشدبستانی پدیدار شد.
در مجموع، محققان بر این باورند که پاسخ روشن است. آنان مینویسند: «این یافتهها، سال نخست مدرسه را بهعنوان زمان و مکانی که شکاف جنسیتی [در ریاضی] بهنفع پسران پدیدار میشود، مشخص میکنند.»
چگونه شکاف جنسیتی در توانایی ریاضی شکل میگیرد و چه باید کرد؟
با وجود نتیجهگیری روشن تحقیق، پرسشی اساسی همچنان بیپاسخ مانده است: این شکاف جنسیتی در توانایی ریاضی چگونه به وجود میآید؟ در نگاه نخست ممکن است فرض شود که آموزگاران، بدون آگاهی از سوگیریهای خود، به شکلی متفاوت با دانشآموزان دختر و پسر رفتار میکنند. بااینحال، الیزابت اسپلک این فرض را رد میکند؛ زیرا اگر چنین سوگیری گستردهای وجود داشت، میبایست از همان ابتدای ورود کودکان به مدرسه تفاوتهایی میان آنها مشاهده میشد.
شیوهی آموزش ریاضی، انتظارات خانواده و فضای آموزشی و تصور فرهنگی رایج، از عوامل شکافت جنسیتی در ریاضی هستند
یکی از دلایل احتمالی، به شیوهی آموزش ریاضی بازمیگردد. برخلاف دروسی مانند ادبیات که تمرکز بر تحلیل، بحث و نوشتار دارند، آموزش ریاضی اغلب بر دستیابی به پاسخ صحیح متمرکز است، بدون آنکه به اندازه کافی به درک مفاهیم پایهای یا فرایندهای حل مسئله پرداخته شود. این امر ممکن است برای برخی دانشآموزان، بهویژه دختران، دلسردکننده باشد.
پروفسور مارتا ماچو-استدلر از دانشگاه کشور باسک نیز بر این نکته تأکید دارد که فشار رقابتی تأثیر متفاوتی بر دختران و پسران میگذارد. به گفته وی، انتظارات خانواده و فضای آموزشی نیز ممکن است سبب شوند دختران خود را محدود کنند و عملکرد ضعیفتری در آزمونهای رقابتی از خود نشان دهند.
بیشتر بخوانید
در کنار عوامل یادشده، تصور فرهنگی رایج در غرب که توانایی ریاضی را ذاتی و مختص نوابغ میداند نیز نقش مهمی ایفا میکند. جامعه به پسران القا میکند که ذاتاً باهوشاند، در حالیکه به دختران آموزش داده میشود که تنها از طریق تلاش میتوانند به موفقیت برسند. این تمایز در پیامهای فرهنگی، ممکن است فشار روانی مضاعفی بر دختران وارد کند و در اعتمادبهنفس علمی آنها تأثیر منفی بگذارد.
برای رفع مشکلی که میتواند باعث شود نیمی از ریاضیدانان و مهندسان آینده بهطور مصنوعی از شکوفایی باز بمانند، تحقیقات آینده میتوانند به سیاستهای مشخصی منجر شوند، اما تا آن زمان، باید با سوگیریهای فرهنگی و اجتماعی موجود روبهرو شویم.
پائولین مارتینو، محقق عصبشناسی در دانشگاه پاریس، توصیه میکند که والدین و بزرگسالان باید بین دختران و پسران در آموزش و بازی تا سن ۶ سالگی برابری برقرار کنند. معلمان نیز باید بر ترس یا اضطراب خود از ریاضی غلبه، روشهای تدریس رسمی را بازنگری و هر دو جنس را بهطور برابر تشویق کنند. وی تأکید میکند که در محیط کلاس، باید تلاش دانشآموزان بیش از نتیجهی نهایی مورد توجه قرار گیرد، الگوهای زن موفق در ریاضی و علوم معرفی شوند و تعاملات آموزشی منصفانه باشد.
مارتینو همچنین خاطرنشان میکند که باید نحوهی نگاه ما به ریاضی نیز تغییر کند؛ از روشهای آموزش و ارزیابی گرفته تا تعریف موفقیت در این حوزه. والدین نیز باید کنجکاوی و تفکر منطقی را در همه کودکان تقویت کنند، از کلیشههایی مانند «دخترها منطقی نیستند» یا «پسرها در ریاضی بهتر هستند» پرهیز کنند و اضطراب ریاضی را از سنین پایین کاهش دهند. همچنین باید تلاش برای یادگیری را ارزشگذاری کنیم و اشتباهات را بخشی طبیعی از فرآیند آموزش بدانیم.
تحقیق در مجلهی نیچر منتشر شده است.
منبع : زومیت