وقتی کوسه‌ها بوی خون شنیدند؛ ماجرای محاصره‌ تمام‌عیار پادشاه هوش مصنوعی

تصور کنید بر قله‌ی دنیا ایستاده‌اید. چند ماه پیش، این دقیقاً جایگاه شرکت OpenAI بود. سیل سرمایه و تحسین بود که به سویش سرازیر می‌شد: یک قرارداد ۴۰ میلیارد دلاری که در تاریخ بی‌سابقه بود، رسیدن به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار که آن را به غول استارتاپی جهان تبدیل کرد و محصول جادویی‌اش، ChatGPT، با نیم میلیارد کاربر در هفته، گوی سبقت را از رقبا ربود.

برای «سم آلتمن»، مدیرعامل جوان و پادشاه این امپراتوری، همه چیز رویایی به نظر می‌رسید؛ او حتی یک ماه قبل طعم پدر شدن را چشیده بود. این، همان آرامش قبل از طوفان بود.

چون در اقیانوس بی‌رحم تکنولوژی، بوی موفقیت، کوسه‌ها را خبر می‌کند. در هفته‌های اخیر، امپراتوری آلتمن از هر سو هدف حمله قرار گرفته است. غول‌هایی مثل متا و گوگل شمشیر را از رو بسته‌اند و شرکت‌های کوچک‌تر هم برای کندن سهمی از این کیک بزرگ، دندان تیز کرده‌اند. فشار آنقدر زیاد شد که مهندسان شرکت از فرط کار بی‌وقفه (تا هفته‌ای ۸۰ ساعت!) به مرز فرسودگی رسیدند و شرکت مجبور شد یک هفته به همه مرخصی اجباری بدهد.

می‌گویند «هر که بامش بیش، برفش بیشتر». این داستان محاصره‌ی OpenAI است.

جنگ بزرگ بر سر مغزها: وقتی زاکربرگ برای مهندسان OpenAI چک سفید می‌کشد