لباس جدید اینترنت طبقاتی: منطقه آزاد سایبری؛ راهحلی کاذب برای معضل فیلترینگ

لباس جدید اینترنت طبقاتی: منطقه آزاد سایبری؛ راهحلی کاذب برای معضل فیلترینگ
امروز دنیای مجازی، بخشی از زندگی همه ما شده است. ما روی دوستان خود کلیک میکنیم، قرارهای کاری را در اپلیکیشنهای مختلف برگزار میکنیم و حتی بهصورت برخط احراز هویت میشویم و وام میگیریم و ارتزاق میکنیم. بسیاری از ما دیگر سینما نمیرویم و به سینما آنلاین یا دانلود قانونی و غیرقانونی آثار روی آوردهایم، کسبوکار و زندگیمان با شبکههای اجتماعی گره خورده و برای حمل و نقل شهری و بین شهری وابسته به فضای مجازی شدهایم. ملک و خودروی خود را در این فضا بهفروش میرسانیم و حتی فعالیتهای سیاسی خود را در صفحات مجازی ادامه میدهیم و شعار میدهیم. دنیای ما یک دنیای سایبری است که عملاً تکنولوژی و فناوری بخش جداناپذیری از آن شده و این حوزه از ورزش گرفته تا آموزش و اقتصاد و لجستیک و… را در برگرفته است.
فیلترینگ اما این وابستگی را به چالشی جدی تبدیل کرده است. محدودیت دسترسی به پلتفرمهای جهانی مانند اینستاگرام و واتساپ، کسبوکارهای کوچک و استارتاپهایی را که به این پلتفرمها وابستهاند با مشکلات جدی مواجه کرده و حتی سرمایهگذاری خارجی در حوزه فناوری ایران را کاهش داده است، زیرا شرکتهای بینالمللی به دلیل این محدودیتها تمایلی به ورود به بازار ایران ندارند. این خسارتهای اقتصادی، تنها بخشی از تبعات فیلترینگ است که زندگی دیجیتال ایرانیان را تحتالشعاع قرار داده است و کسی برای بهبود آن تلاش نمیکند!
یک راه حل تکراری: اینترنت طبقاتی
در چنین شرایطی که دنیای فناوری با زندگی گره خورده، نقش وزارت ارتباطات پررنگتر از همیشه بهنظر میآید. وزارت ارتباطات نهادی است که با این فناوریها همراه است و نقش پررنگی در توسعه اقتصاد دیجیتال ایفا میکند برای موضوع مهمی چون رفع فیلترینگ، یا بخوانید رفع مسدودیت بخشی از زندگی مردم، همراهان زیادی باید وجود داشته باشد تا یک نگاه یکدست شکل بگیرد. اما تجربه سالهای گذشته نشان داده که دولتها و وزارتخانههای مختلف در ایران، پس از یک سال تلاش و ناکامی در رفع فیلترینگ در مذاکرات خود با نهادهای تصمیمگیر، در نهایت به راهحلی تکراری و ناکارآمد روی میآورند: اینترنت طبقاتی.
تجربه سالهای گذشته نشان داده که دولتها در ایران، پس از یک سال تلاش و ناکامی در رفع فیلترینگ، در نهایت به راهحلی تکراری و ناکارآمد روی میآورند: اینترنت طبقاتی.
درواقع بهنظر میرسد هر دولتی با هر رویکردی وقتی وارد مذاکره برای بازگشایی میشود؛ آنقدر به بنبست میخورد که نهایتا به طبقهبندی اینترنت راضی میشود و این کار را با یک اسم جدید؛ تبدیل به دستاورد خود میکند. منطقه آزاد سایبری که پیشتر با نامهایی چون «اینترنت در سطوح مختلف» یا «اینترنت با دسترسی متفاوت» مطرح شده بود، اکنون با عنوان جدیدی بازآفرینی شده است. چنین رویکردی نهتنها در جهان سابقه موفقی ندارد، بلکه اغلب بهعنوان سیاستی منسوخ و ناکارآمد شناخته شده است. حتی در کشورهایی مانند چین که کنترل شدیدی بر اینترنت اعمال میشود، محدودیتها بهصورت یکسان برای همه اعمال میگردد و اینترنت طبقاتی به معنای دسترسی متفاوت برای گروههای خاص، به دلیل ایجاد نابرابری و نارضایتی اجتماعی، عملاً اجرایی نشده است.
وجود این رویکرد در ایران نشاندهنده بنبست فکری در سیاستگذاری فضای مجازی ایران است. هربار هم که بحث آن داغ شده و تصمیم گرفته شده تا عرضه این نوع اینترنت بهصورت رسمی باشد؛ آنقدر انتقاد به طرح شده که مجبور به عرضه زیرزمینی آن شدند؛ مثل همین امروز که هرکس با شرایط خاصی میتواند به این دسترسیهای خاص (سطوح خاص؟) دست پیدا کند. درواقع یک راهحل علنی تبدیل به غیرعلنی میشود و چیزی حذف نمیشود؛ چرا؟ چون مذاکرات به بنبست میخورد و وزارت ارتباطات مطالبه خود را از رفع فیلترینگ به طبقهبندی آن تقلیل میدهد.
بیشتر بخوانید
اینترنت طبقاتی، که هماکنون نیز بهصورت محدود برای برخی گروهها و افراد وجود دارد، تنها یک راهحل کاذب برای مشکلی بزرگ است و نمیتواند پاسخگوی نیازهای کلان جامعه باشد. برخلاف تصور سیاستگذاران، این روش نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه با تشدید نابرابری در دسترسی به اطلاعات و افزایش شکاف دیجیتال، اعتماد عمومی به نهادهای مسئول را بیش از پیش خدشهدار میسازد و نارضایتیهای اجتماعی را عمیقتر میکند. مقاومت کاربران از طریق استفاده گسترده از VPNها و ابزارهای ضدفیلترینگ، و همچنین فشار رسانهها برای شفافیت در تصمیمگیریها، میتواند اهرمی برای تغییر باشد، اما تا زمانی که این فشارها به یک حرکت منسجم تبدیل نشود، بعید است تغییری اساسی ایجاد گردد. مردم برای خیلی چیزها اعتراضاتی داشتند اما برای رفع فیلترینگ به ابزار سادهای چون VPN دسترسی دارند و از همین رو انتقادشان در حد همان غر زدن در فضای مجازی باقی مانده و کمتر کسی مطالبهگری جدی در این زمینه دارد.
برای رفع فیلترینگ یا دستکم کاهش آن، همراهی نهادهای مختلف دولتی و حاکمیتی، حمایت رسانهها و فعالین و مهمتر از همه، یک مطالبه جدی لازم است تا شاید روزی شاهد تغییرات واقعی در سیاستهای فیلترینگ باشیم، تغییری که با راهحلهای ظاهری و ناکارآمد مانند اینترنت طبقاتی محقق نخواهد شد.
منبع : زومیت