همه در ناسا به او گفتند «دیوانه»، اما ایدهاش فرود بر ماه را ممکن کرد
همه در ناسا به او گفتند «دیوانه»، اما ایدهاش فرود بر ماه را ممکن کرد
علاوهبر چالشهای فنی، خطرات لجستیکی هم وجود داشت. اگر یکی از پرتابها شکست میخورد یا تأخیر میداشت، کل مأموریت باید متوقف میشد. حتی در صورت موفقیت کامل، مشکل اصلی پابرجا بود: چگونه باید آن سازهی سنگین را بر سطح ماه فرود آورد و دوباره بلند کرد؟ روش EOR فقط بخشی از مسیر را آسانتر میکرد و مهمترین مشکل را دستنخورده باقی میگذاشت.
در پس این بحثهای فنی، سیاست و تصمیمهای مدیریتی نیز نقش مهمی ایفا میکردند. طراحی پایهی فضاپیمای آپولو، یعنی کپسول سهنفره، پیشازاین نهایی شده بود. تصمیمی که باعث شد وزن فضاپیما به شکل چشمگیری افزایش یابد و گزینههای سبکتر و کارآمدتر، مانند طرحهای پیشنهادی شرکت مکدانل داگلاس با فضاپیماهای دونفره، کنار گذاشته شوند.
این تصمیماتِ از پیش گرفتهشده، مهندسان را در یک چارچوب سنگین و پرهزینه حبس میکرد. بعدها فاجعه آپولو ۱ در سال ۱۹۶۷، که در آن سه فضانورد به دلیل ایرادات طراحی و کیفیت ساخت پایین در یک آتشسوزی جان باختند، نشان داد که چگونه تصمیمات سیاسی و قراردادی میتوانند عواقب مرگباری داشته باشند.
ملاقات در مدار ماه
درحالیکه مدیران ارشد ناسا میان دو اردوگاه «صعود مستقیم» و «قرار مداری زمینی» در رفتوآمد بودند، گروهی کوچک از مهندسان در حاشیهی جلسات رسمی، دربارهی ایدهای سومی بحث میکردند که در ابتدا دیوانهوار به نظر میرسید: طرح «قرار ملاقات در مدار ماه» (Lunar Orbit Rendezvous – LOR).
این طرح که اولینبار توسط شرکت Chance Vought مطرح شد، یک فرض اساسی را به چالش میکشید: چرا کل فضاپیما باید روی ماه فرود بیاید؟
در سناریوی LOR، فضاپیمای اصلی شامل کپسول فرماندهی و بخش خدمات پس از رسیدن به ماه، در مدار باقی میماند. سپس، یک وسیله نقلیه کوچک و بسیار سبک که منحصراً برای فرود طراحی شده بود و «ماهنشین» (Lunar Module) نام داشت، از فضاپیمای مادر جدا میشد و دو فضانورد را به سطح ماه منتقل میکرد.
منبع : زومیت