نگاه به تاریخ: داستان ناگفته اولین راهپیمایی فضایی آزادانه
نگاه به تاریخ: داستان ناگفته اولین راهپیمایی فضایی آزادانه
خوشبختانه عملکرد فضانوردان ناامیدکننده نبود. در ساعت ۷:۲۵ صبح سهشنبه، مککندلس موتورهای جتپک خود را روشن کرد، به آرامی از محفظهی بار شاتل چلنجر خارج و از فضاپیما دور شد. او چکلیست پرواز خود را مرور کرد و با نوک انگشتانش روی جویاستیکها ضربه زد تا مطمئن شود که جتپک به درستی کار میکند: پایین رفتن، بالا رفتن، چرخش به چپ، چرخش به راست. او شروع به آزمایش کرد و هر کلمه را به وضوح در میکروفن هدست خود بیان کرد.
جتپک در پشت سر او میلرزید و تکان میخورد، زیرا کامپیوترهای داخلی آن بهطور خودکار وضعیت را با گاز نیتروژن جت اصلاح میکردند. دستان مککندلس با وجود آن همه سال آموزش و سرمای شدید داخل لباس، خیس عرق شده بود و قلبش تندتر میزد. او با اشاره به فرود قمری آپولو ۱۱ گفت: «آن دستاورد ممکن است قدمی کوچک برای نیل [آرمسترانگ] بوده باشد؛ اما برای من جهشی بزرگ است.»
بیشتر بخوانید
مککندلس درحالیکه با سرعتی بیشتر از ۳۰ سانتیمتر در ثانیه به عقب حرکت میکرد تا سوخت ارزشمند جتپک را حفظ کند، شاهد افزایش فاصلهی خود از چلنجر بود. داخل لباس فضایی او آنقدر سرد شد که دندانهایش شروع به لرزیدن کردند؛ بنابراین واحد خنککننده داخلی را خاموش کرد و به سفر خود در فضا ادامه داد. او به دنبال ستارهها بود اما تنها تاریکی فراگیر را میدید.
مککندلس یک دستگاه اندازهگیری ابتدایی در دست داشت تا فاصلهاش از مدارگرد را تخمین بزند و مطمئن شود که خیلی دور نمیشود. داخل کابین، مکنر در محل کنترلهای بازوی رباتیک شاتل ایستاده بود و آماده بود تا در صورت لزوم، مککندلس را به نقطه امنی برساند. او ردیاب لیزری و دوربینهای تلویزیونی چلنجر را روی فضانورد معلق متمرکز کرده بود تا تصاویر زنده به هیوستون و ایستگاههای تلویزیونی در سرتاسر کره زمین ارسال کند. در همین حال، استوارت در محفظهی بار باقی مانده بود و مجموعهای جداگانه از آزمایشها را انجام میداد.
مککندلس که هنوز به شاتل خیره شده بود، درنهایت به مقصد خود رسید و حرکت جتپک را متوقف کرد. او حدود ۹۸ متر در فضا پیشروی کرد و ۲۷۳ کیلومتر برفراز اقیانوس اطلس قرار داشت. یک ماهوارهی انسانساخت در مدار با سرعت ۲۳ برابر سرعت صوت درحال حرکت بود. بااینحال، فضانورد هیچ حسی از حرکت نداشت تا اینکه به پایین نگاه کرد و سیارهی آبی را دید که زیر پایش میچرخد؛ نقشهای دقیق و برجسته که با سرعت ۶٫۴ کیلومتر بر ثانیه از هم باز میشد. فضانورد گفت: «به نظر میرسد فلوریدا است. واقعاً فلوریداست!» و وقتی که کیپ کاناورال را زیر پایش دید، لحظهای خونسردی خود را از دست داد: «واقعاً زیباست.»
خلبان رابرت گیبسون که از کابین فضاپیما به بیرون نگاه میکرد، تصویر دوردست را در منظرهیاب دوربین «هاسلبلاد» خود متمرکز کرد. اما سپس دوربین را از چشمانش برداشت و از قدرت و وضوح تصویری که قاب کرده بود، شگفتزده شد. گیبسون، مککندلس را دید که در تاریکی عمیق معلق است؛ کمی از حالت عمودی کج شده، لباس سفیدی که بر تن دارد زیر نور بدون فیلتر خورشید در فضای بیرونی میدرخشد و نوار آبی و درخشان جو زمین زیر او منحنی شده است. گیبسون تنظیمات دوربین را بررسی و سپس دوباره آنها را چک کرد؛ او لنز را از طریق پنجرهی سهجدارهی کابین نشانه گرفت و آن را کج کرد تا افق را تراز کند، سپس دکمه شاتر را فشار داد.
منبع : زومیت