مغز ما چگونه لحظههای «یافتم» را میسازد؟

مغز ما چگونه لحظههای «یافتم» را میسازد؟
در طول دو روز، بکر از شرکتکنندگان مطالعه خواست در دستگاه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) دراز بکشند (دستگاهی که جریان خون در مغز را بهعنوان شاخصی برای فعالیت عصبی اندازه میگیرد) و مجموعهای از ۱۲۰ تصویر مونی را مشاهده کنند. پس از ۱۰ ثانیه دیدن هر تصویر، شرکتکننده مشخص میکرد که آیا شیء موجود در تصویر را تشخیص داده است یا خیر. چنانچه پاسخ شرکتکننده مثبت بود، در ادامه به مجموعهای از سؤالها دربارهی ناگهانی بودن تجربه، احساس مثبت و اطمینان از شناخت پاسخ میداد که سه معیار مرتبط با لحظات بینش به حساب میآیند.
سپس بکر و تیمش از شبکههای عصبی برای تحلیل دادههای fMRI استفاده کردند تا تغییرات پایدار در فعالیت مغز را که بین شرکتکنندگانی که تصاویر مونی را درست تشخیص داده بودند مشترک بود، شناسایی کنند. آنها مشاهده کردند که وقتی شرکتکنندهای شیء پنهان را میشناسد، فعالیت مغز در نواحی زیر افزایش مییابد:
- قشر پایینی پسسری و آهیانهای (VOTC): ناحیهای مسئول شناسایی الگوهای دیداری در محیط
- آمیگدال: ساختاری که احساسات مثبت و منفی را پردازش میکند.
- هیپوکامپ: ساختاری در عمق مغز که در مدیریت حافظه نقش دارد.
فعالیت نواحی مغزی یادشده در تجربیاتی که اطمینان بیشتر و احساس مثبت بیشتری داشتند یعنی در لحظات بینش واقعی قویتر بود. کونیوس که در این مطالعه شرکت نداشت، میگوید: «این نواحی مغز (هیپوکامپ، آمیگدال و VOTC) شبکهای منطقی را برای تغییر درک و فهم ایجاد میکنند.»
به طور ساده، تغییر بازنمایی در مغز به این معناست که چیزی که قبلاً نامفهوم بود، ناگهان روشن و قابل درک میشود. بکر و تیمش این تغییر را با استفاده از تصاویر مونی که محرکهای دیداری بودند بررسی کردند. مغز نواحی تخصصی متفاوتی برای پردازش انواع اطلاعات دارد؛ بنابراین وقتی محرک تصویری باشد، نواحی مربوط به بینایی و تشخیص الگوها (مثل VOTC) فعال میشوند و اگر محرک کلامی باشد، نواحی مربوط به پردازش زبان فعال میشوند. پس از شناسایی نواحی مغزی مرتبط با لحظات بینش، تیم بررسی کرد که آیا این نواحی با هم همکاری میکنند تا فهم ناگهانی ایجاد شده در حافظه پایدار بماند یا خیر.
از زمانی که پژوهشگران شروع به مطالعهی بینش کردند، گمان میکردند که چنین تجربههایی ممکن است حافظه را تقویت کنند. هب در کتابی با عنوان «سازماندهی رفتار» نوشته است: «بینش هرچه باشد، میدانیم بر یادگیری پستانداران بالغ تأثیر میگذارد.»
بینش نه تنها در لحظه حس مهم و برجستهای ایجاد میکند، بلکه به ما کمک میکند اطلاعات جدید را بهتر در حافظه نگه داریم. این تقویت حافظه که به مزیت حافظهی بینشی معروف شد، در بسیاری از انواع حل مسئله، ازجمله فاش کردن حقههای شعبدهبازی و حل پازلها مورد مطالعه قرار گرفته است. بکر میگوید: «وقتی لحظهی بینش دارید، معمولاً بهتر میتوانید راهحل را به یاد بیاورید».
چند روز پس از آزمایش اولیه، تیم تحقیق حافظهی شرکتکنندگان را با نمایش مجموعهای دیگر از تصاویر مونی بهصورت آنلاین آزمایش کرد، ازجمله تصاویری که قبلاً دیده بودند. شرکتکنندگانی که تصاویر قبلی را در سه جنبهی بینش بالا ارزیابی کرده بودند، بهتر میتوانستند آنها را به یاد بیاورند. این موضوع نشان میداد مزیت حافظهی بینشی واقعی است، اما تیم میخواست بداند چه اتفاقی در مغز رخ میدهد. آیا فعالیت مغزی در لحظهی بینش میتواند پیشبینیکنندهی حافظهی بهتر پنج روز بعد باشد؟
پژوهشگران دریافتند وقتی افزایش فعالیت در هر دو ناحیهی VOTC و هیپوکامپ در لحظهی بینش اولیه بیشتر بود، شرکتکنندگان بهتر میتوانستند تصاویر مونی را به یاد بیاورند. بکر میگوید این تغییر بزرگ در فعالیت مغز احتمالاً تجربه را برجستهتر میکند و تجربههای برجسته معمولاً حافظهی بلندمدت بهتری ایجاد میکنند.
گرچه بینش باعث میشود ایده بهتر در حافظه ثبت شود، به این معنا نیست که آن ایده درست باشد. تحقیقات پیشین نشان دادهاند که هرچه راهحل سریعتر، مطمئنتر و لذتبخشتر احساس شود، احتمال درست بودن آن بیشتر است، اما بینشهای نادرست هم میتوانند وجود داشته باشند.
در مطالعهی بکر، شرکتکنندگان بیش از نیمی از تصاویر مونی را به اشتباه شناسایی کردند. در این موارد نادرست (که از تحلیل دادهها حذف شدند)، شرکتکنندگان ۴۰ درصد از اوقات تجربهی بینش را گزارش کردند. درمقابل، در مواردی که پاسخ درست بود، ۶۵ درصد اوقات حس بینش همراه آن بود. بکر میگوید این نوع مطالعات در آزمایشگاه، محققان را آماده میکند تا ببینند بینش در دنیای واقعی چگونه عمل میکند.
بینش نسبت به آینده
یوهوا یو، پژوهشگر عصبشناسی در دانشگاه آریزونا، که در مطالعه مشارکتی نداشته است، میگوید خلاقیت «مثل قدرتی جادویی است. ایدههای خلاقانهی بزرگ معمولاً با بینش همراه است، زیرا به نوعی یک جهش در دنیای شناختی شما ایجاد میکند و این جهش اغلب حس بینش را به دنبال دارد.»
منبع : زومیت



