شرکت های دانش بنیان شرط لازم پیشرفت هستند اما شرط کافی نیستند!

شرکت های دانش بنیان شرط لازم پیشرفت هستند اما شرط کافی نیستند!
رشد کمی شرکت های دانش بنیان یا رشد کیفی آنها؟
بسیاری بر این باورند که از اوایل دهه نود و با حمایتهای صورت گرفته، ایده شرکتهای دانشبنیان بسیار پررنگ شد و بسیاری از شرکتهای مطرح کنونی کشور نتیجه شکوفای آن دوران است. با این حال، این گسترش کمی در شرکت های دانش بنیان منجر به رشد کیفی نشده و خروجی آنها در اقتصاد کلان کشور مشاهده نمیشود. من به شخصه با این ایده مخالف هستم.
استارتآپها و شرکت های دانش بنیان اثرات قابل توجهی بر اقتصاد خدماتی کشور داشتهاند. نمونههای بارز آنها اسنپ و دیجیکالا هستند که علاوه بر تاثیر در اقتصاد کشور مشکلات زیادی را از طریق ارائه محصولات و ایدههای تکنلوژی و دانش محور حل کردهاند. جدای از این شرکتهای معتبر بسیاری از شرکت های دانش بنیان در صنایع نطامی و پزشکی و کشاورزی فعالیت دارند که اثرات مثبت آنها در اقتصاد کشور غیرقابل انکار است.
با این حال، من قوبل دارم که شرکت های دانش بنیان ایرانی اکثرا محدود به کشور هستند و نمیتواند در بازارهای جهانی برای سهمخواهی از اقتصاد بینالمللی رقابت کنند. مشکل اصلی این است که اقتصاد کشور ما مبتنی بر توسعه اقتصادی نیست. در کشور ما اقتصاد اولویت ندارد که اگر داشت، همین الان باید شرکتهای ایرانی مثل دیجیکالا و اسنپ باید در چندین کشور دیگر شعبه میداشتند.
تحریمهای اقتصادی به شدت اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار دادهاند و برخلاف نظر برخی از فعالان سیاسی کشور، تحریمها نعمت نیستند و به اقتصاد کشور آسیب میزنند. اینها دلایلی هستند که باعث میشوند امکان رشد شرکت های دانش بنیان از یک جایی به بعد متوقف شود و اثرات شرکت های دانش بنیان در اقتصاد کشور کمتر دیده شود.
برخی معتقدند که شرکت های دانش بنیان ما بیشتر در حوزه خدمات فعال هستند و در حوزههای تولید و کشاورزی اثر زیادی از آنها دیده نمیشود. این گزاره تا حد زیادی درست است. از آنجایی که کشور ما تولیدکننده بزرگی نیست، شرکت های دانش بنیان حوزه خدمات بیشتر به چشم میآیند اما این به معن ارجحیت دادن به رشد شرکتهای تولیدی به خدماتی نیست.
خدمات موتور توسعه اقتصاد است و هرچقدر درصد شرکتهای فعال حوزه خدمات کمتر از بخشهای تولیدی و کشاورزی باشد، اقتصاد کشور با مشکلات زیرساختی روبهرو خواهد شد. به هر حال در کشوری که اقتصاد اولویت ندارد، نوآوریها و دستاوردهای شرکتهای دانشبنیان، از هر نوعی که باشند، کمتر به چشم میآیند. برای مثال، اگر در کشاورزی یک نهال جدید تولید شود، اهمیتی به آن داده نمیشود. در حالی که در کشوری که اقتصاد اولویت دارد، این دستاوردها هر روز به نمایش گذاشته میشوند.
حمایتها و سنگاندازی ها در مسیر شرکت های دانش بنیان
در همه جای دنیا حکومتها از شرکت های دانش بنیان حمایت میکنند و این مقوله در ایران نیز صادق است. این حمایتها شامل دریافت وام، گاهش اوقات معافیتها مالیاتی و حمایت در دسترسی به فضاهای ملی مختلف است. قوانین شرکت در ارتباط با حمایت از شرکت های دانش بنیان نیز به نظر نمیرسد مشکلی داشته باشد.
با این حال، ساختار سیاسی دولتی شکل گرفته در کشور از یک سمت و مشکلاتی که برای ارتباط با دنیا به دلی تحریمهای اقتصادی وجود دارد باعث شده است که حمایتهای انجام شده در نهایت نتواند آنطور که باید کارساز باشد. بررسیها نشان میدهد که در هر شرکت دانش بنیانی که رد پایی از دخالت دولت دیده شده است روند رشد متوقف شده و بعضا شاهد پسرفت شرکت نیز بودهای.
ایجاد یک سیستم اقتصادی خصولتی در سالهای گذشته باعث شده است که بسیاری از شرکتها و سازمانهای در لبه تکنولوژی در اختیار کسانی قرار بگیرد که تنها به منفعت زودگذر شخصی فر میکنند و نتیجه آنها افت شدید پیشرفت آنها بوده است. تحریمها نیز مانع همیشگی برای گسترش فعالیت شرکت های دانش بنیان داخلی در سطح منطقهای و جهانی بوده است.
منبع : زومیت