شبکههای اجتماعی چه تصویری از آینده ایران میسازند؟
شبکههای اجتماعی چه تصویری از آینده ایران میسازند؟
پنل «تصویر آینده ایران در رسانههای اجتماعی» امروز، اول اسفند ماه، در دومین روز از چهاردهمین دوره همایش «سلامت روان و رسانه» برگزار شد. در این پنل پژوهشگران و متخصصان حوزه ارتباطات و شبکههای اجتماعی به مرور و بررسی آیندهای که از ایران در آینهی شبکههای اجتماعی دارد، پرداختند. آیندهای که البته بهزعم آنها قرار نیست دقیقا مشابه تصویری باشد که امروز در این شبکهها بازنمایی میشود اما در نظر داشتن کاربران و محتوایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند در کنار کنشگریهای انجامشده در این فضا حائز اهمیت و درخور توجه است.
بهارک محمودی، استاد رشته ارتباطات و دبیر این پنل، اعتقاد دارد آینده بهطور کلی امری مبهم است و وقتی آن را در نسبت با شبکههای اجتماعی تحلیل کنیم این مفهوم مبهمتر و پیچیدهتر هم میشود. پدرام الوندی، متخصص حوزه ارتباطات و روزنامهنگار، نیز با تحلیل تصویر آیندهی ایران در هزارتوی پلتفرمهای اجتماعی به این جمعبندی میرسد که این شبکهها صاحب صلاحیت برای سنجش تصویر واقعی جامعهی ایران نیستند:
با توجه به همهی لایهها و زوایی که پلتفرمهای شبکههای اجتماعی دارند، پیشبینی آیندهی ایران از خلال این بسترها باید با ملاحظات بسیار زیادی انجام شود چون ما وقتی از این پلتفرمها استفاده میکنیم در واقع، درحال کار کردن با یک دستگاه تولید رضایت هستیم که بسیار آسیبپذیر و قابل دستکاری شدن است.
– پدرام الوندی، متخصص حوزه ارتباطات و روزنامهنگار
شبکههای اجتماعی ویژگیهایی دارند که واقعیت را تغییر میدهد
الوندی در ادامه در خصوص این «دستگاه تولید رضایت» بیشتر توضیح میدهد. او میگوید سازوکارهای درونی پلتفرم ایکس (توییتر سابق) با اصل کلیدی «رضایتآفرینی» کار میکنند که چهار ویژگی دارند: دادهمحوری، الگوریتمی شدن، کالایی شدن و اعتباربخشی درونی.
این متخصص حوزهی ارتباطات باور دارد که با این ویژگیها دیگر نمیتوان شبکههای اجتماعی را صرفا وسیله و واسطهای بین طرفین یک ارتباط دانست که هیچ مداخلهای در ارتباطات میان افراد ندارد: «این یک افسانه است که پلتفرمهای شبکههای اجتماعی فقط نقش واسطه در ارتباط میان افراد را بازی میکنند؛ درحالیکه این پلتفرمها در حقیقت در لایههای مختلف سعی میکنند در این ارتباط مداخله کنند.»
پلتفرمها در ارتباط میان افراد مداخله میکنند
به اعتقاد او، با وجود این ویژگیها فضای پلتفرمها تغییر کرده و دیگر نمیتوانیم در هزارتوی این بسترها تصویر دقیقی از آیندهی کشور پیدا کنیم. او در همین زمینه به وجود پدیدهی ارتشهای سایبری نیز اشاره کرد که به گفتهی او همهی دولتها، گروههای اپوزیسیون، گروههای مدنی و… از آن برخوردارند:
همهی این گروهها ارتشهای سایبری دارند تا بتوانند با در اختیار گرفتن ترندهای درون شبکههای اجتماعی موضوعات مورد نظر خودشان را مطرح کنند یا اعتبار بیشتری بهدست بیاورند. البته در میان همهی این گروهها، گروهی که تمرکز ثروت بیشتری داشته باشد ارتش سایبری بزرگتری هم خواهد داشت و فضا را بهدست خواهد گرفت. با توجه به تمرکز ثروت در دست دولت، طبیعتا ارتش سایبری که دولت در اختیار دارد موفقتر عمل خواهد کرد.
– پدرام الوندی، متخصص حوزه ارتباطات و روزنامهنگار
الوندی در بخش دیگری از توضیحات خود به مسائل مضاعف پلتفرمها در ایران نیز اشاره کرد. تضعیف سیستماتیک نظام رسانهای با مداخلات سیاسی و اقتصادی؛ ناممکن بودن تعامل و مذاکره با پلتفرمهای فراملیتی؛ فیلترینگ و عدم تقارن شدتیافته؛ و قطبی شدن شدید پلتفرمهای بومی و فیلترشده از جمله مسائلی بود که بهزعم این متخصص حوزهی ارتباطات در فضای پلتفرمهای شبکههای اجتماعی در ایران وجود دارد.
چرا دغدغه توییتریها متفاوت با جامعه است؟
محمد رهبری، سیاستپژوه و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، نیز در این پنل دربارهی بیم و امیدهای آینده ایران از نگاه کاربران شبکههای اجتماعی بحث کرد تا به این سوال پاسخ دهد که کاربران شبکههای اجتماعی آیندهی ایران را چگونه میبینند؟
او معتقد است «جوانان» سازندهی تصویر آیندهی ایران هستند چراکه حامل ارزشها و باورهای جدیدند و احتمالا آیندهی ما شبیه به تفکرات نسل جوان امروز ما خواهد بود. بنابراین، برای فهم تصویر آیندهی ایران باید تفکر جوانان امروز را بشناسیم. بهنظر او برای رسیدن به این شناخت «تبادل نظرات و بحثهای اجتماعی، چه در فضای آنلاین و چه در دنیای واقعی مهم است چون بر ساختن تصویر جمعی آینده و خصوصا تصویر جوانان از آینده تاثیر میگذارد.»
تنشهای نظامی در پاییز ۱۴۰۳ باعث شد توییتهای مربوطبه «آینده ایران» بیشتر شود
این سیاستپژوه برای دریافت این تصویر به بررسی آماری و کمی توییتهای کاربران ایرانی دربارهی «آینده ایران» پرداخته است: «بررسیهایم نشان داد که در پاییز ۱۴۰۲، ۲۰۰ هزار توییت با کلیدواژه آینده ایران نوشته شده و این میزان در پاییز ۱۴۰۳ به بیش از ۲۶۰ هزار مورد رسیده است. یکی از دلایل افزایش میزان محتوای مربوط به آینده ایران در پاییز امسال تنشهای نظامی است که شاهد بودیم.
البته یافتههای این پژوهشگر شبکههای اجتماعی نشان میدهد که در این بازهی زمانی بیشتر جریان برانداز و سلطنتطلب با محتوای تمنای مداخلهی خارجی دربارهی آیندهی ایران در توییتر محتوا تولید کردهاند. او در ادامه نیز دربارهی این نوع محتوا نکتهی مهمی را اضافه کرد:
محتوایی که این دسته از کاربران دربارهی آیندهی ایران تولید کردهاند امیدوارانه بوده و این درحالی است که در نظرسنجیهای اخیر روی مردم ایران نشان میدهد که امید آنها به آینده کمتر از پیش شده است. دلیل تفاوت میان محتوای توییتر و نتایج نظرسنجیها امری است که به آن «پروپاگاندای رایانشی» میگوییم که دو ویژگی مهم دارد: «دستکاری واقعیت» و «گسترش اطلاعات نادرست».
– محمد رهبری، سیاستپژوه و پژوهشگر شبکههای اجتماعی
منظور محمد رهبری از دستکاری واقعیت «استفاده از الگوریتمها و رباتهای اجتماعی و بهکارگیری اقدامات سازماندهیشده برای تولید اطلاعات گمراهکننده و انتشار محتوایی که به نفع یک دیدگاه خاص باشد» است.
او در خصوص گسترش اطلاعات نادرست نیز میگوید: «رباتها میتوانند بهسرعت اطلاعات نادرست را منتشر کنند، باعث شوند که اخبار جعلی بهاندازهی اخبار واقعی دیده شوند.» به این دو دلیل است که گاهی محتوایی در توییتر میبینیم که شباهتی ندارد به آنچه که در واقعیت میگذرد.
این پژوهشگر در ادامه به یافتههای خود درمورد بررسی موضوع آیندهی ایران در محتوای منتشرشده توسط کاربران ایرانی در اینستاگرام پرداخت و توضیح داد که اینستاگرام در این نوع محتوا، به واقعیت جامعه و نتایج نظرسنجیهای انجامشده نزدیکتر است؛ چون پروپاگاندای رایانشی در اینستاگرام کمتر از توییتر نقش دارد.
تعریف اسلکتیویسم در ایران با بقیه کشورها متفاوت است
مرضیه ادهم، پژوهشگر حوزهی رسانه و اجتماعساز پلتفرم کارزار، نیز در این نشست به موضوع «مرز باریک بین کنشگر فعال و اسلکتیویست بودن» پرداخت. تعریف اسلکتیویسم یا سستکوشی این است که افراد در فضای آنلاین کنشگریهای مدنی و اجتماعی نظیر مطالبهگری را انجام میدهند اما در جهان فیزیکی نهتنها کنشگری نمیکنند بلکه کاملا منفعل هستند.
ادهم معتقد است بین دو موضوع کنشگری آنلاین و اسلکتیویسم مرز باریکی وجود دارد که باید آن را روشن کرد. همچنین، لازم است به تفاوتی که اسلکتویسم در ایران با سایر کشورها دارد نیز توجه کنیم:
تعریف اسلکتویسم در ایران با کشورهای دیگر متفاوت است. ما در ایران نمیتوانیم کنشگری آنلاین را مترادف سستکوشی بدانیم چون در ایران برخلاف بعضی از کشورهای دنیا افراد برای همین کنشهایی که در فضای آنلاین دارند هزینههای سنگینی میدهند. بنابراین، در ایران نمیتوانیم کنشگران آنلاین را بهسادگی به اسلکتویسم متهم کنیم.
– مرضیه ادهم، پژوهشگر حوزه رسانه و اجتماعساز پلتفرم کارزار
پویشهای اجتماعی، آگاهیبخشی، راه انداختن موج مطالبهگری و… انواع کنشگری آنلاین هستند که ادهم به آنها اشاره کرده و تاکید میکند که همهی این موارد چاقوهای دولبهای هستند که میتوانند به اسلکتویسم یا سستکوشی هم منجر شوند.
اما چرا کنشگری آنلاین در مواردی به سستکوشی منجر میشود؟ این پژوهشگر میگوید «یکی از دلایل این است که افراد در شبکههای اجتماعی محتوایی را منتشر میکنند که در فضای فیزیکی خلاف آن را انجام میدهند. یک دلیل دیگر این است که افراد میخواهند تعلق هویتی به یک گروه خاص داشته باشند؛ به همین خاطر، برای منتسب کردن خودشان به یک گروه، مطلبی را در فضای مجازی منتشر میکنند که لزوما در دنیای فیزیکی به آن عمل نمیکنند.»
گاهی هم افراد برای اینکه هویت معتبری برای خودشان بسازند کنشهایی را بهصورت آنلاین انجام میدهند اما در جهان فیزیکی کاملا منفعل هستند و اصلا چنین هویتی ندارند. احساس شرم یا احساس گناه هم دو دلیل دیگری است که ادهم به آنها اشاره کرده و میگوید این دلایل هم در مواردی باعث شده افراد به سمت همراهیهایی در شبکههای آنلاین بروند اما در جهان واقعی چنین کارهایی را انجام ندهند.
چطور میتوانیم کنشگری آنلاین را از اسلکتویسم نجات بدهیم؟
مرضیه ادهم در پایان صحبتهای خود به راهکارهایی برای نجات کنشگری آنلاین از خطر سستکوشی پرداخت و گفت:
تجربه ما و مطالعات نشان میدهد که وقتی اصناف از یک مطالبه حمایت میکنند احتمال این که آن مطالبه به سمت کنشگری آنلاین موثر برود بیشتر است. انجام فعالیتهای تکمیلی هم بسیار مهم است. یعنی کنشگری آنلاین نباید به زدن هشتگ، گذاشتن پست و استوری محدود شود.
– مرضیه ادهم، پژوهشگر حوزه رسانه و اجتماعساز پلتفرم کارزار
این پژوهشگر مهمترین نکته برای نجات کنشگری آنلاین از خطر اسلکتویسم را «روایتگری» میداند و این طور توضیحش میدهد: «یک داستان و روایت خوب باعث میشود که افراد فکر کنند این مطالبه مهم است و خیر جمعی دارد. بنابراین، مجاب میشوند که از آن حمایت کنند و برای پیش رفتن آن، کار داوطلبانه انجام دهند.»
منبع : زومیت