رشد بیصدای اقتصاد گیگ در ایران؛ استارتاپها در بازار کار جای دولت را گرفتهاند
رشد بیصدای اقتصاد گیگ در ایران؛ استارتاپها در بازار کار جای دولت را گرفتهاند
در دهه گذشته، یکی از بزرگترین تغییرات بازار کار در ایران نه از دل قانون که از دل استارتاپها یا برای به تعبیر برخی دولتیها از شرکتهای «اسمشو نبر» بیرون آمد.
در روزهایی که دولت هنوز برای اشتغال دیجیتال تعریف مشخصی نداشت و اعلام کرده که برای ایجاد هر شغل پایدار نزدیک به یک میلیارد تومان باید هزینه کند؛ پلتفرمهایی مثل آچاره و حتی اسنپ و دیجیکالا بدون انتظار از نهادهای رسمی و برای بازارسازی و بزرگ کردن کیک اقتصاد کشور دست به ساختن مدل تازهای از کار زدند: کاری که نه کارمندی است، نه پیمانکاری، بلکه چیزی میان این دو است؛ بر پایهی سفارش، آزادی و فناوری.
به گزارش نیوزلن، این مدل حالا با عنوان اقتصاد گیگ (Gig Economy) شناخته میشود — نظامی که در آن افراد با مهارتهای مختلف بهصورت پروژهای یا ساعتی فعالیت میکنند و پلتفرمهای آنلاین واسطه اتصال آنها به مشتری هستند.
اگر در گذشته برای انجام کارهایی مثل نظافت، تعمیرات یا جابهجایی، فرد باید حضوری یا در بهترین حالت به شکل تلفنی در بازار دنبال نیرو میگشت و با شنیدن از تجربه دیگران به نیروها اعتماد میکرد؛ حالا این نیاز با چند کلیک و خواندن نظرات کاربران در اپلیکیشنها رفع میشود. در سوی دیگر هم هزاران نفر بدون دفتر و قرارداد رسمی، به شکلی سیال در همین بسترها درآمدزایی میکنند.
خودتنظیمی در غیاب قانون
در ایران مثل اکثر نقاط جهان رشد اقتصاد گیگ از ابتکار بخش خصوصی آغاز شد. پلتفرمهایی مثل آچاره در فضای خالی میان تقاضای انباشته خدمات شهری و عرضهی پراکندهی نیروی کار شکل گرفتند.
همانطور که گزارش ۸ سالگی آچاره نشان میدهد، این پلتفرم توانسته است صدها هزار «متخصص خدمات» را به کاربران متصل کند؛ از برقکار و لولهکش تا تعمیرکار، آرایشگر و نیروی نظافت عادی و متخصص تا افرادی که پروژههای میلیاردی را بهصورت آنلاین رقم زدند.
نکته مهمتر از تعداد متخصصان، کیفیت ساختار حمایتی پلتفرمهاست. آچاره در سالهای اخیر کوشیده بدون ورود به نظام استخدامی سنتی، سازوکارهایی برای حمایت از نیروهای خود بسازد؛ از جمله باشگاه متخصصین آچاره که با ارائه خدمات رفاهی، آموزشی و تخفیفهای بیمهای تلاش میکند تا شکاف میان استقلال کاری و امنیت شغلی را کم کند.
این الگو را میتوان نوعی «بیمه غیردولتی اجتماعی» دانست که از دل پلتفرم بیرون آمده است. اما چرا آچاره یا پلتفرمهای مشابه باید منابع مالی خود را صرف خدمات رفاهی کنند، در حالی که تعهد قانونی ندارند؟ پاسخ اینجاست: حفظ متخصصان ماهر.
در اقتصاد گیگ، «هزینهی جایگزینی» یک متخصص خوب بالاست. نیروی باکیفیت و باسابقه، نهتنها خدمات بهتری ارائه میدهد، بلکه اعتبار پلتفرم را بالا میبرد. بنابراین، خدمات رفاهی، آموزشی و حمایتی در باشگاه متخصصین، در واقع یک سرمایهگذاری راهبردی برای کاهش ریزش نیروهای باکیفیت و تضمین کیفیت خدمات ارائهشده به مشتریان است.
به بیان ساده، پلتفرم به این نتیجه رسیده که تداوم پایداری کسبوکار بدون رضایت و حفظ متخصصان ماهر ممکن نیست؛ بنابراین، خودش بخشی از وظایف دولت در ایجاد نظم و عدالت را بر عهده گرفته است.
با این حال، باید توجه داشت که این خودتنظیمی، محدودیتهایی هم دارد. خدمات رفاهی پلتفرمها هرگز نمیتواند جایگزین حمایتهای کلان ملی مانند بیمه بازنشستگی، مقرری بیکاری یا مستمری ازکارافتادگی شود که توسط دولت و بر اساس یک طرح ملی تأمین میشود. این نکته، لزوم ورود تسهیلگرانه نهادهای رسمی را همچنان پررنگ نگه میدارد.
در سمت دیگر، اسنپ هم بهعنوان بزرگترین پلتفرم اقتصاد گیگ ایران، مسیر مشابهی را طی کرده است. رانندگان در این سامانه نه کارمندند و نه پیمانکار رسمی، اما به لطف الگوریتمهای قیمتگذاری و حمایتهای پلتفرمی، درآمدی پایدارتر از مشاغل آزاد سنتی دارند.
آمارهای منتشرشده از سوی اسنپ نشان میدهد که بیش از ۲ میلیون راننده فعال در این شبکه وجود دارد — عددی که عملاً نشان میدهد اقتصاد گیگ به یک رکن واقعی از اقتصاد شهری ایران تبدیل شده است.
دیجیکالا هم با داشتن چند میلیون فروشنده از سرتاسر ایران ضمن برقراری عدالت اجتماعی در سراسر کشور توانسته درآمدهای هنگفتی برای فروشندگان خود دستوپا کند؛ آن هم فقط با وصل کردنشان به یک بازار آنلاین بزرگ با چند ۱۰ میلیون کاربر.
از انعطاف شغلی تا بازتعریف امنیت
اقتصاد گیگ، نهتنها مدل اشتغال، بلکه تعریف ما از امنیت شغلی را نیز تغییر داده است. در این فضا، امنیت به جای یک تعهد دوجانبه در قرارداد (کارمند-کارفرما)، از مسیر اعتبار و الگوریتم ساخته میشود: فرد با امتیاز خوب، نظم کاری و رضایت مشتریان، میتواند جریان درآمد خود را حفظ کند.
این همان چیزی است که در گزارش آچاره هم دیده میشود؛ بسیاری از متخصصان با استمرار فعالیت در پلتفرم، درآمدی ثابتتر از شغل سنتی پیدا کردهاند.
امتیاز و نظرات مشتریان در واقع «سرمایه اجتماعی دیجیتال» متخصص را تشکیل میدهد. این سرمایه، نه فقط منبع درآمد فعلی اوست، بلکه قابلیت انتقال مهارت و اعتبار به پلتفرمهای دیگر یا حتی بازار سنتی را نیز فراهم میکند.
منبع : زومیت