zoomit

خیر؛ بابک زنجانی «ایلان ماسک ایران» نیست

خیر؛ بابک زنجانی «ایلان ماسک ایران» نیست

اخیراً، موجی در فضای مجازی به راه افتاده که بابک زنجانی را «ایلان ماسک ایران» می‌نامد.

شاید برخی از این اکانت‌ها فیک باشد یا شاید حتی مرتبط با خود زنجانی؛‌ اما بعضی جاها این تشبیه‌کردن بابک زنجانی به ایلان ماسک کاملا جدی به‌نظر می‌رسد. واقعا چرا؟ آیا این دو اصلا وجه تشابه‌ای با هم دارند یا با یک تحریف عجیب و فانتزی از واقعیت روبه‌رو هستیم؟ بیایید با هم این موضوع را بررسی کنیم.

نقطه شروع: مسیر شکل‌گیری و سوابق

داستان هر کارآفرینی معمولاً یک نقطه‌ی شروع مشخص دارد، اما سرآغاز مسیر بابک زنجانی در هاله‌ای از ابهام و تناقض فرو رفته است. خود او روایتی از یک جوان خودساخته را تعریف می‌کند که کارش را از یک طلافروشی ساده شروع کرد. اما طبق روایت‌های دیگر، جهش اصلی ثروت او از حدود سال ۱۳۹۰ و با استفاده از «روابط رانتی» در اوج تحریم‌ها آغاز شد. این ابهام حتی به سوابق تحصیلی او نیز کشیده می‌شود. درحالی‌که او از مدارک دانشگاهی صحبت می‌کند، یکی از نمایندگان مجلس در جریان بررسی پرونده‌اش، مدارک تحصیلی و حتی اسناد هویتی او را جعلی خواند.

یکی موشک به فضا می‌فرستد و نام دیگری با پرونده فساد گره خورده

در نقطه‌ی مقابل، مسیر ایلان ماسک شفاف و قابل راستی‌آزمایی است. او دارای دو مدرک لیسانس در فیزیک و اقتصاد است. اولین شرکت او، Zip2، به قیمت ۳۰۰ میلیون دلار فروخته شد و شرکت بعدی، X.com، به PayPal تبدیل و نهایتاً به مبلغ ۱٫۵ میلیارد دلار توسط eBay خریداری شد. ثروت اولیه‌ی ماسک نه از یک معامله‌ی غیرشفاف دولتی، بلکه از یک سری معاملات بازاری، موفق و کاملاً مستند به دست آمده است.

مدل کسب‌وکار: بهره‌برداری از بحران در برابر خلق نوآوری

اوج فعالیت‌های اقتصادی زنجانی در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد شکل گرفت. کسب‌وکار او نه خلق یک محصول جدید، که به «دور زدن تحریم‌ها» خلاصه می‌شد. امپراتوری او، «گروه سورینت»، شبکه‌ای عنکبوتی و عظیم از حدود ۷۰ شرکت در کشورهایی مانند ترکیه، مالزی و امارات را در بر می‌گرفت. هدف اصلی این ساختار پیچیده، نه نوآوری یا تولید، بلکه ایجاد کانال‌های مالی غیرقابل ردیابی برای جابجایی پول نفت به شمار می‌رفت. مدل کسب‌وکار او براساس شرکت‌های صوری، جعل اسناد و پولشویی بود که درنهایت به بازداشت و صدور حکم اعدام منجر شد.

مدل کسب‌وکار ماسک «خلق نوآوری» است؛ مدل زنجانی، «بهره‌برداری از بحران»

در مقابل، ماسک با سرمایه‌ی حاصل از فروش پی‌پال، شرکت اسپیس‌ایکس را برای کاهش هزینه‌های سفر به فضا و تسلا را برای انقلاب در صنعت خودروهای برقی تأسیس کرد. نوآوری‌های او در موشک‌های قابل‌استفاده‌ی مجدد و فناوری باتری، با مجموعه‌ای عظیم از پتنت‌ها و مالکیت معنوی ملموس پشتیبانی می‌شود. او پول جابجا نمی‌کند؛ بلکه شرکت‌های تحت مدیریت او سخت‌افزارهایی می‌سازند که صنایع را متحول کرده‌اند.

عرصه حمل‌ونقل: تقلید در برابر نوآوری

یکی از پر سروصداترین پروژه‌های جدید زنجانی، سرویس تاکسی برقی «دات‌وان» است که در ظاهر شباهتی با حوزه‌ی فعالیت تسلا دارد؛ اما مقایسه‌ی این دو پروژه، تفاوت میان «نمایش فناوری» و «خلق فناوری» را آشکار می‌کند.

ابتدا بیایید این دو پروژه را از نظر ناوگان و فناوری مقایسه کنیم:

ناوگان دات‌وان زنجانی متشکل از خودروهای برقی وارداتی ساخت شرکت‌های دیگر، عمدتاً تویوتا bZ3X و چانگان است. نوآوری ادعایی او، تجهیز این خودروها به امکاناتی نظیر دوربین‌های نظارتی داخلی برای پایش سفر توسط خانواده‌ها، مانیتور روی صندلی و اینترنت است. این‌ها فناوری‌های موجودی هستند که به‌صورت افزودنی روی یک محصول آماده، نصب شده‌اند. در واقع، زنجانی یک «اپراتور» تاکسیرانی است که خودروها و فناوری‌های دیگران را به کار می‌گیرد.

درمقابل، پروژه‌ی روبوتاکسی ماسک، یک اکوسیستم کاملاً یکپارچه است. خودروها همان محصولات تسلا هستند که با فناوری رانندگی خودران کامل این شرکت کار می‌کنند. هدف نهایی، حذف کامل راننده و ایجاد ناوگانی از خودروهای کاملاً خودران است که توسط یک هوش مصنوعی مرکزی مدیریت می‌شوند. ماسک در حال ساخت یک «فناوری حمل‌ونقل» است، نه فقط ارائه یک سرویس.

اما در حوزه‌ی مدل کسب‌وکار و چشم‌انداز چطور؟

مدل کسب‌وکار زنجانی، یک تاکسی اینترنتی سنتی با کمی تغییرات است. او با حذف کمیسیون از رانندگان، وعده‌ی کرایه ۱۵درصد ارزان‌تر را می‌دهد. این یک مدل رقابتی در بازار موجود است، نه یک مدل ساختارشکن. نمایش ۳۰۰ دستگاه از این تاکسی‌ها در اتوبان همت تهران، درحالی‌که مجوز تردد در شهر را نداشتند، نشان داد که این پروژه بیش از آنکه یک طرح اقتصادی باشد، ابزاری برای قدرت‌نمایی سیاسی در برابر بانک مرکزی است.

ماسک با تسلا «خالق فناوری» خودران است؛ زنجانی با دات‌وان صرفاً «اپراتور» خودروهای وارداتی دیگران

اما چشم‌انداز ماسک، تغییر کامل مفهوم مالکیت خودرو است. در شبکه‌ی تسلا، هر مالک خودروی تسلا می‌تواند در ساعاتی که از خودروی خود استفاده نمی‌کند، آن را وارد شبکه روبوتاکسی کرده و درآمدزایی کند. این مدل، شبیه ترکیبی از اوبر و Airbnb است که یک دارایی شخصی، به یک منبع درآمد فعال تبدیل می‌شود. این یک مدل کسب‌وکار کاملاً جدید است که اقتصاد اشتراکی را به سطح بالاتری می‌برد.

منبع : زومیت

مشاهده بیشتر
دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا