جهان چرنوبیل را به یاد دارد؛ اما چرا هیچکس از فاجعه اتمی «کیشتیم» حرف نمیزند؟
جهان چرنوبیل را به یاد دارد؛ اما چرا هیچکس از فاجعه اتمی «کیشتیم» حرف نمیزند؟
در اعماق کوههای اورال، جایی که جادهها مانند رگهایی خشکیده در دل طبیعتی بکر پیش میروند، تابلویی عجیب و وهمآلود به رانندگان هشدار میدهد: «برای ۳۰ کیلومتر آینده، با حداکثر سرعت برانید. توقفممنوع.» این توصیهی ایمنی؛ صدای خاموش منطقهای است که سالها پیش توسط یکی از هولناکترین دشمنان بشریت مسموم شد: پرتوهای اتمی.
این تابلوها، یادگارهای فلزی و زنگزدهی فاجعهای هستند که دههها در پردهای از سکوت و انکار مدفون بود؛ فاجعهای به نام «کیشتیم».
وقتی صحبت از جنگ سرد به میان میآید، دو کلمه در ذهن تداعی میشود: «بمب اتم» و «پنهانکاری». فاجعهی کیشتیم، ترکیبی مرگبار از هر دوی آنهاست. در میان تمام حوادث اتمی که تاریخ پس از هیروشیما و ناکازاکی به خود دیده، هیچکدام به اندازهی فاجعهی کیشتیم در سال ۱۹۵۷، چنین ماهرانه و بیرحمانه از حافظهی جهان پاک نشد. این حادثهای بود که اتحاد جماهیر شوروی از اساس وجودش را منکر شد و تا زمان فروپاشیاش، از بازگوکردن آن سر باز زد
اما قفلها سرانجام در دههی ۱۹۹۰ شکسته شدند و جهان برای اولینبار با ابعاد واقعی این فاجعه، پیامدهای ویرانگر و میراث تلخ آن روبهرو شد.
چکیده متنی و پادکست
سال ۱۹۵۷، در دل کوههای اورال و در شهری ممنوعه به نام «چلیابینسک-۴۰»، مخزن زبالهی هستهای تأسیسات مایاک منفجر شد؛ حادثهای که بعدها به «فاجعهی کیشتیم» معروف شد. دهها تُن مواد رادیواکتیو به هوا پرتاب شد، هزاران کیلومتر مربع آلوده گردید، روستاها تخلیه شدند و زندگی مردم برای نسلها زیر سایهی بیماری و مرگ قرار گرفت.
اما اتحاد جماهیر شوروی، بهجای اعتراف، همهچیز را انکار کرد و سالها حقیقت را پشت پردهی پروپاگاندا پنهان نگه داشت. تنها پس از فروپاشی شوروی بود که پرده کنار رفت و ابعاد واقعی فاجعه روشن شد. امروز، با وجود اعتراف رسمی، پرسش بزرگ باقی است: چند فاجعهی دیگر همچنان در سکوت تاریخ دفن ماندهاند؟
منبع : زومیت