اینترنت طبقاتی به کجا میرسد؟ نگرانی بزرگ در زیست دیجیتال ما؛ یادداشتی از مرضیه ادهم

اینترنت طبقاتی به کجا میرسد؟ نگرانی بزرگ در زیست دیجیتال ما؛ یادداشتی از مرضیه ادهم
تهاجم دوازده روزه اسرائیل به ایران در سوم تیرماه تمام شد، اما اینترنت ایران هنوز در وضعیت «برهه حساس کنونی» است. از ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، دسترسی به اینترنت بینالملل حتی با مسیرهای پیچیده فیلترشکن نیز میسر نیست و شبکههای اجتماعی جایگزین داخلی که سالها در حسرت این رشد یکشبه در شیپور شبکه ملی میدمیدند، در کوچ اجباری کاربران از دسترس خارج شدند.
در این روزها صدای حامیان طرح صیانت و ملی شدن اینترنت به بهانه «امنیت» بلند است، حرفی که در روزگار جنگ گوشها را تیز میکند و نظرات را محتاطانهتر؛ این بار بهانه، وصل بودن ریزپرندههای اسرائیلی به اینترنت بود و امکان ارسال لوکیشن مسئولان در شبکههای اجتماعی بهخصوص واتساپ، چیزی که تا امروز مدرک فنی و مستدلی برای آن ارائه نشده است.
چالشهای ارتباطی روزهای جنگ
در بحرانیترین روزهای ایران، در لحظاتی که باید بیشتر از پیش آماده رویارویی با انواع جنگ روایتها و اخبار جعلی (فیکنیوزها) میبودیم، ناگهان چراغ دسترسی همگانی به اطلاعات خاموش شد و ایران اکسس شدن راههای ارتباطی، نگرانی ایرانیان خارج از کشور را نیز بر مشکلات کاربران اینترنت ایران افزود. ایجاد مشکل خودخواسته، نداشتن پروتکلهای امنیت شبکه برای حفاظت از مقامات ارشد، رشد سریع شایعات و مرجعیت گرفتن کانالهای ماهوارهای فارسیزبان در اوج جنگ اطلاعاتی اگر خیانت به کشور نباشد، قطعا حماقتی نابخشوده است.
در همین دوران جنگ و آتشبس، اختلالات اینترنت باعث ضرر اقتصادی کلان و تعدیل نیروهای شرکتهای وابسته به زیست آنلاین شده است. مغازههای آنلاین تعطیل، کلاسهای مجازی متوقف، تماس با خانوادهها قطع و بدتر از همه صدای مردم خاموش شد. روایت غیررسمی مردمان عادی که قربانیان جنگ هستند و از هر خبرنگاری بیشتر و موثرتر میتوانند گزارشگر جنایات حمله اسرائیل باشند حالا به گوش جهانیان نمیرسد. یعنی ما از تنها سلاح قوی مردم غزه در این روزهایشان نیز محروم شدیم.
بدون اینترنت، شایعات آتش گرفتند. مسیری که وحشت کور را در زیست مردم میکارد و طوفان رفتارهای احساسی را درو میکند. بیاطلاعاتی و بیارتباطی با حلقههای امن دوستان و مرجع خبری معتبر گویی فاجعه حملات شرورانه اسرائیل را که خود عوارض روانی عمیقی دارد بارها و بارها تکرار میکند.
در زمانهای که تکلیف پیروزی و شکست در یک جنگ در میان اَبَرروایتها مشخص میشود، در دورانی که هر شهروند خود به مثابه یک رسانه امکان جریانسازی دارد و در لحظاتی که کمپینهای ملی با خون دل در حال ایجاد همبستگی ملی به نام ایران بودند، به ناگهان امکان صدای غیررسمی قطع شد و ما ماندیم و جنگی همهجانبه، شایعات و صدا و سیمایی اشباعشده از دایره تنگ خودیها و باز سوال حماقت یا خیانت که چگونه دلایلی واهی مسیر را به اینجا کشانده است؟
وقتی حفاظت از امنیت خود پاشنه آشیل حملات سایبری میشود
از طرفی ترس از تاریکی و بیخبری مانند اسب تروا مسیر انواع فیلترشکنها و بدافزارها را به سوی گوشیهای هوشمند باز کرد و حالا انگار حفاظت از امنیتی که خود عامل بستن اینترنت بود پاشنه آشیل هر نفوذ و حمله سایبری شده است. و اظهار نظرهای که گاه چنان به طنز نزدیک بود که ترس را دو چندان میکرد مواردی مانند خطر اتفاق پیجرهای حزبالله در گوشیهای اندروید که هیچ منطق و مدرکی نداشت.
در این میان، دستکاری جیپیاسها و شبکه بانکی شبیه اقداماتی کور بود که به جای دفع مهاجم، افراد عادی را دچار مشکل کرد و سکوت دستگاههای مرتبط با ارتباطات الکترونیکی، مانند وزارت ارتباطات، شورای عالی فضای مجازی و پدافند غیرعامل خشم را نیز چاشنی ترس اولیه میکند و بعضی اظهار نظرهای عجیب حتی خشم خانواده سرداران شهید را نیز به دنبال داشت که عامل ترور شهیدانشان را همراه داشتن موبایل نمیدانستند.
اینترنت طبقاتی همدلی را نشانه میگیرد
از جمعبندی اتفاقات رخ داده در روزهای اخیر کلیدواژهای که بیشتر از همیشه به گوش میرسد «اینترنت طبقاتی» است. چیزی که آرزوی بسیاری از مشاوران طیفی خاص در تاریخ ورود اینترنت به ایران بوده است و هربار به بهانه و بهایی مطرح شده است و این بار جنگ چنان توان آنها را بالا برده است که در صدد همراه کردن کسبوکارها و افراد شاخص در حوزه تکنولوژی و خبرنگاران هستند.
حاتمبخشی اینترنت سفید و جمع کردن فرم درخواست «وایت لیست» شبیه آب آخری است که به گوسفند قربانی میدهند، اگر در همین روزهای خاکستری که بسیاری از مسائل در زیر سایه سنگین جنگ مسکوت میماند اولین اقدامات برای طبقاتی شدن اینترنت انجام شود دیگر هیچ اعتراض مدنی و غیرمدنی نمیتواند وزن سنگین بروکراسی و کند بودن اصلاح اشتباهات ساختاری را در چرخه مصیبت طبقاتی شدن متوقف کند.
مسیری که همزمان امنیت و آزادی یک کشور را گروگان میگیرد؛ مسیری که همدلی داخلی و همراهی خارجی را به حداقل میرساند، آن هم زمانی که بیشتر از بیش به وطنی چون تن نیاز داریم. مزد همبستگی ملی شگفتآور روزهای جنگ که تحسین همگان را برانگیخته، تفرقه و طبقاتی کردن دسترسی به یک حق همگانی شهروندی نیست. این مسیر ضرورت هموطن بودن را در حساسترین روزهای تاریخ ایران هدف گرفته است و باز سوال خیانت یا حماقت را پررنگ میکند.
منبع : زومیت