نابغه دروغگو؛ دانشجو ۲۷ سالهای که همه را فریب داد اما درنهایت اخراج شد

نابغه دروغگو؛ دانشجو ۲۷ سالهای که همه را فریب داد اما درنهایت اخراج شد
آیدان تونر-راجرز ۲۷ ساله، یکی از دانشجویان دانشگاه MIT، اواخر سال ۲۰۲۴ با انتشار یک مقاله توانست بهیکباره به بالاترین سطوح علم اقتصاد برسد؛ اما پژوهشگران در نهایت به واقعیتهای ناخوشایندی دربارهی راجرز پی بردند.
ظهور و سقوط یک نابغهی دروغین
راجرز درحالی که هنوز در دانشگاه MIT مشغول تحصیل بود، مقالهای دربارهی تأثیر هوش مصنوعی روی محیط کار نوشت؛ مقالهای تاثیرگذار که حتی در کنگرهی آمریکا هم به آن استناد شد.
راجرز بهحدی مشهور شد که تصویرش بهعنوان یک نابغهی جوان روی صفحات والاستریت ژورنال قرار گرفت. والاستریت ژورنال حتی تصویر اساتید راهنمای او از جمله دارون عجماوغلو، برندهی جایزه نوبل، را هم منتشر کرد.
WSJ
در مقالهی راجرز گفته شده بود که هوش مصنوعی نوآوری را تحریک میکند و بهرهوری کارگران را افزایش میدهد. فقط چند هفته بعد اساتید راجرز از خودشان یک سوال غیرمنتظره پرسیدند: آیا او همهی محتوای مقاله را از خودش ساخته است؟
چگونه یک فرد تازهکار از شهری کوچک در کالیفرنیا، دنیای آکادمیک را فریب داد؟
با فرا رسیدن فصل بهار، آیدان تونر-راجرز دیگر دانشجوی MIT نبود و دانشگاه در نهایت مقالهی او را بدون اعتبار و پشتوانه اعلام کرد. تاکنون سوالات زیادی دربارهی راجرز منتشر شده است، اما شاید مهمترین سوال این باشد که چگونه یک تازهکار با چهرهای معصوم از شهری کوچک در کالیفرنیا، برخی از درخشانترین ذهنهای دنیای آکادمیک را فریب داد؟
دیوید اوتور، یکی از استادان MIT که پیشتر از تحقیقات راجرز حمایت کرده بود، گفت: «چنین اتفاقی به هیچ شکلی منطقی نیست.»
فرهنگ اعتماد و عطش سیریناپذیر برای تحقیقات هوش مصنوعی
موفقیت راجرز تا حد زیادی به فرهنگ آکادمیک دانشگاه امآیتی که در آن سطوح بالایی از اعتماد، صداقت و دقت علمی وجود دارد، مربوط میشود. از طرفی، او برای پژوهش خود روی هوش مصنوعی تمرکز کرد؛ حوزهای که عطش سیریناپذیری برای دادهها و تحقیقاتش وجود دارد.
چیزی که همکاران و اساتید سابق راجرز را شگفتزده کرد، گستردگی فریبکاری او بود. این دانشجوی بهظاهر ساده و مظلوم، صرفا چند متغیر کلیدی را تغییر نداده بود و بهنظر میرسید که کل مقاله را از اساس ابداع کرده است.
موفقیت راجرز تا حد زیادی به فرهنگ آکادمیک دانشگاه امآیتی مربوط میشود
راجرز پس از ترک دانشگاه MIT، به سایر دانشجویان گفته بود که مشکل مقالهاش اساساً به یک مسئلهی جزئی دربارهی حقوق دادهها مربوط میشود. او میگوید به مجموعهی عظیمی از دادههای یک شرکت علوم مواد دست پیدا کرده بود.
راجرز گفت شرکتی که پیدا کرده بود قصد داشت از همکاری برای تکمیل مقاله دست بکشد و او بههمین دلیل تصمیم گرفت تا از یک توافقنامهی جعلی استفاده کند.
در پی این ماجرا، استادان اقتصاد MIT درحال بحث دربارهی بالا بردن استانداردها برای مقالات تحقیقاتی دانشجویان، از جمله بررسی دقیق دادههای خام هستند. دانشجویان نیز بهصورت مضاعف تلاش میکنند تا نشان دهند که کارشان جعلی نیست.
از زمین بسکتبال تا اقتصاد
راجرز در سال ۲۰۲۳ وارد دانشگاه MIT شد و به جمعی از بالاردهترین محققان و نظریهپردازان اقتصادی پیوست. رسیدن به همین مرحله خودش یک شاهکار محسوب میشود، زیرا هر سال حدود ۸۰۰ نفر برای ورود به دورهی دکتری دانشکدهی اقتصاد امآیتی درخواست میدهند و از این تعداد فقط ۴۰ نفر پذیرفته میشوند و در نهایت فقط بین ۲۰ تا ۲۴ نفر ثبتنام میکنند.
راجرز در شهر کوچکی در کالیفرنیا و در کنار چهار خواهر و برادرش بزرگ شد. پدرش معلم کلاس دوم بود و مادرش یک مدرسهی موسیقی را اداره میکرد. اطرافیانش میگویند او باهوش بود و سابقهی جدی در ایجاد دردسر در مدرسه یا خارج از آن را نداشت.
راجرز در دوران کودکی و نوجوانی خود استعداد زیادی در بسکتبال و تنیس داشت و در بین همتیمیهایش محبوب بود.
کالج مکالستر جایی بود که تونر-راجرز به اقتصاد علاقهمند شد و در این مکان موفق به کسب بورسیهی تحصیلی شد و حتی با یکی از اساتید خود مقاله نوشت. او بهمدت دو سال در فدرال رزرو نیویورک مشغول بود و تحقیقاتی نوشت که در مجلههای معتبر منتشر شدند.
راجرز میگوید یکی از همکلاسیهای قدیمیاش در یک شرکت بزرگ علوم مواد کار میکرد و او از همین طریق توانست دادههای مربوط به یک آزمایش بزرگ هوش مصنوعی را در مقالهی خودش جا بدهد.
راجرز در مقالهی خود یک ابزار هوش مصنوعی را توصیف کرد که در اختیار ۱۰۱۸ دانشمند یک آزمایشگاه قرار گرفته بود؛ آزمایشگاه یک شرکت بزرگ آمریکایی که روی تغییر دستورالعملهای مولکولی مواد تمرکز دارد.
استادان راجرز دیدگاههای متضادی نسبتبه مقاله داشتند
بهگفتهی راجرز، دانشمندان با استفاده از ابزار هوش مصنوعی توانستند مواد بیشتری کشف و پتنتهای جدیدی ثبت کنند. در مقالهی راجرز گفته شد که مزایای این ابزار برای دانشمندانی که از قبل موفقتر بودهاند بیشتر است.
راجرز به تحقیقات و تکمیل مقالهی خود ادامه داد و نسخههای بعدی شامل یک نظرسنجی میشدند که نشان میداد دانشمندان باوجود افزایش بهرهوری، بهطور کلی از ابزار هوش مصنوعی ناراضی هستند.
استادان راجرز دیدگاههای متضادی نسبتبه مقاله داشتند، اما این مقاله در روزهای ابتدایی توانست به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند و حتی مجلهی علمی نیچر به آن اشاره کرد.
بیاعتبارشدن مقاله
Jean Longerbeam
مقالهی آیدان تونر-راجرز بهصورت گسترده منتشر میشد و سرانجام بهدست چارلز الکان، دانشمند کامپیوتر دانشگاه کالیفرنیا، رسید. الکان معتقد بود محتوای مقالهی راجرز بیشازحد خوب بهنظر میرسند و میگفت ابزار هوش مصنوعی موجود در مقاله نمیتواند تا این حد خوب ظاهر شود.
چارلز الکان قبلاً در شرکتهایی نظیر آمازون کار کرده بود و رهبری تیمهای یادگیری ماشینی را بهعهده داشت و بههمین دلیل توانست مشکلات مقالهی راجرز را شناسایی کند.
الکان، 3M و کورنینگ را تنها شرکتهای آمریکایی میدانست که دانشمندان زیادی استخدام کردهاند و احتمال میداد که مقالهی راجرز مربوط به یکی از آنها باشد؛ اما شرکتهای نامبرده چرا باید تحقیقات و دستاوردهای جدید خود را مخفی نگه دارند؟
«نویسنده، دیگر در MIT نیست»
الکان یک هفته پس از انتشار مقالهی راجرز، نامهای به دارون عجماوغلو و دیوید اوتور، استادان مطرح دانشگاه MIT، نوشت و «صداقت آکادمیک» مقاله را زیر سوال برد.
الکان گفت: «در عصر کنونی، اگر یک شرکت چنین ابزار هوش مصنوعی موفقی را توسعه بدهد باید به آن افتخار و رسماً آن را معرفی کند.»
شرکت کورنینگ نیز پس از مدتی در سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO) علیه کسی که دامنهی corningresearch.com را ثبت کرده بود، شکایت کرد. مالک این دامنه میتوانست ایمیلها و آدرسهایی ایجاد کند تا افراد فکر کنند که واقعاً به کورنینگ وابسته است؛ اما در حقیقت چنین نبود.
سازمان WIPO خیلی زود متوجه شد که ظاهراً آیدان تونر-راجرز دامنهی corningresearch.com را ثبت کرده است. راجرز هیچ واکنشی به شکایت کورنینگ نشان نداد و هنوز اطلاعات بیشتری دربارهی این پرونده منتشر نشده است.
استادان دانشگاه راجرز پرونده را به کمیتهی انضباطی دانشگاه MIT ارائه دادند و درست از همان زمان راجرز دیگر در دانشگاه حاضر نشد.
دانشگاه MIT در نهایت و پس از کشوقوسهای فراوان، مقالهی راجرز را بیاعتبار اعلام کرد و گفت هیچ اعتمادی به منشأ، اطمینان یا اعتبار دادههای مقاله وجود ندارد. دانشگاه بهنام راجرز اشاره نکرد، اما گفت: «نویسنده دیگر در MIT نیست.»
شرکتهای 3M و کورنینگ به والاستریت ژورنال گفتند آزمایشی که راجرز توصیف کرده بود را انجام ندادهاند و هیچ دادهای با او بهاشتراک نگذاشتهاند.
منبع : زومیت



