از اضطراب تا خوشبینی؛ لاکپشتها نیز حالات روحی متنوع را تجربه میکنند

از اضطراب تا خوشبینی؛ لاکپشتها نیز حالات روحی متنوع را تجربه میکنند
پژوهشگرها پنج محل مختلف برای قراردادن کاسه غذا را در قوسی درون محفظهای تقریباً مربعی مشخص کردند، اما در هر لحظه فقط یک کاسه واقعاً غذا داشت. لاکپشتها آموزش دیدند که در یکی از محلها غذا وجود دارد و در محل دیگر کاسه خالی خواهد بود. ممکن است حیوانات دیگر به این تفاوت بیاعتنا باشند، اما برای یک لاکپشت، خزیدن بیثمر به سمت کاسهی خالی هدردادن وقت و انرژی ارزشمند است.
بیشتر بخوانید:
در ادامه، کاسهها یا در همان محلهای آشنا گذاشته شدند یا در محلهایی مبهم که قبلاً دیده نشده بودند. رفتار لاکپشتها هنگام تصمیمگیری برای رفتن یا نرفتن به سمت کاسهها فیلمبرداری شد. خوشبختانه نیاز نبود که برای انجام این کار، بودجه اضافی برای تهیه دوربینهای پرسرعت فراهم شود.
در آزمایش دوم، لاکپشتها دوباره وارد همان محفظه شدند، اما اینبار بهجای کاسه غذا، با یک شیء جدید روبهرو شدند. پژوهشگران بررسی کردند که آیا لاکپشتها به سمت این شیء میروند یا از آن دوری میکنند. زبان بدن آنهایی که جلو رفتند نیز ثبت شد که برای لاکپشتها یعنی اینکه سرشان را تا چه اندازه از لاک بیرون آوردند. یکی از لاکپشتها از آزمایش کنار گذاشته شد؛ زیر بهجای کنجکاوی، مدفوع کرد که شاید برداشت خاص خودش را از کل این ماجرا نشان میداد.
در نهایت، محفظهها با رنگها و بافتهای جدید بازطراحی شدند و لاکپشتها دوباره به آنها بازگردانده شدند. واکنشهای آنها بار دیگر برای ارزیابی میزان اضطرابشان بررسی شد. به گفته نویسندگان، این نخستین بار است که تست سوگیری شناختی روی گونهای از خزندگان انجام و در پژوهشی علمی گزارش شده است.
بهنظر میرسد برخی از لاکپشتها دیدگاه مثبتی به زندگی دارند و با سرعت بیشتری به سمت کاسههایی میروند که در موقعیتهای مبهم قرار دارند، در حالی که برخی دیگر گویی گمان میبرند جهان علیه آنهاست. پژوهشگران دریافتند که لاکپشتهای خوشبین در تست اضطراب نیز امتیاز کمتری کسب کردند. آنها استدلال میکنند که این نتایج نشاندهنده داشتن خلقوخوی مثبت یا منفی است. تیم پژوهش، «خلقوخو» را چنین تعریف میکند: «وضعیتهای بلندمدت، شناور و غیروابسته به شیء یا رویدادی خاص که بازتابدهندهی تجربهی درونی و ذهنی در پسزمینه هستند.»
به نظر میرسد برخی لاکپشتها دیدگاه مثبتی به زندگی دارند
پروفسور الیور بورمن در بیانیهای گفت: «این یافتهای هیجانانگیز نشاندهندهی تغییری چشمگیر در درک ما از تجربههای ممکن برای خزندگان است و پیامدهای مهمی را برای نحوهی نگهداری از آنها در اسارت و تعامل با آنها در طبیعت به دنبال دارد.»
در جامعهی ما، خزندگان معمولاً جایگاه مطلوبی ندارند. حتی واژهی خزنده گاه به عنوان توهین برای افراد سرد و بیاحساس به کار میرود؛ البته لاکپشتها کمی از این قضاوت منفی در امان ماندهاند. برای مثال وقتی بدون فکر و برنامه عمل میکنیم، اصلاح «مغز خزنده» را به کار میبریم؛ اما این واژهها شاید به همان اندازه نادرست باشند که واژهی «مغز پرنده» ناعادلانه بود؛ چرا که کلاغها و طوطیها خلاف آن را ثابت کردهاند. توانایی حل مسئله در خزندگان طی چهار دهه گذشته به اثبات رسیده است. پژوهشگران مطالعه معتقدند یافتههایشان نشان میدهد که خزندگان نیز میتوانند حالات خلقی بلندمدت داشته باشند.
اگر لاکپشتها میتوانند دچار افسردگی شوند، احتمال اینکه شرایط نگهداریشان موجب چنین حالتی شود نیز بالاست و این امر ما را از نظر اخلاقی موظف میکند که از شادی آنها در اسارت اطمینان حاصل کنیم.
از دیدگاه تکاملی، یافتهی جدید یا به این معناست که نیاکان مشترک خزندگان، پرندگان و پستانداران دارای احساسات بودند یا اینکه لاکپشتها و شاید برخی خزندگان دیگر به صورت مستقل از ما و در روندی جداگانه با این توانایی به تکامل رسیدهاند. اگر مورد اول درست باشد، احتمالاً احساسات در تمام شاخههای دیگر درخت خانوادگی خزندگان از جمله دایناسورها وجود داشته است؛ اما اگر برخی خزندگان فاقد حالات احساسی پیشرفته باشند، آنگاه باید بررسی کرد این ویژگی دقیقاً در چه زمانی در تاریخ تکامل پدیدار شده است.
یافتههای پژوهش بهصورت دسترسی آزاد در مجله Animal Cognition منتشر شده است.
منبع : زومیت