در احوالات حصاری به نام شبکههای اجتماعی
آیا شما هم در جزیره خودتان زندگی میکنید؟ لابد میپرسید کدام جزیره؟ اینجا مشخصاً منظورم زندگیمان در دنیای مجازی خودمان است همان شبکههای اجتماعی که به ما این فرصت را داده در جزیرهای که دوست داریم زندگی کنیم. دوستان مشابه خودمان را پیدا کنیم. تأیید بگیریم و تأیید…
آیا شما دائماً صفحات سبک زندگی و روزمرگی را در اینستاگرام دنبال میکنید؟ آنهایی که به شما تلقین میکنند با انرژی مثبت میتوانید کوه را هم جابهجا کنید. اگر اینطور است باید بگویم شما در جزیره خودتان محصور هستید. آیا تا به حال انتقادی از گردانندگان این صفحات کردهاید، پاسخ انتقادتان چه بوده؟ شاید هم اصلاً اهل توئیتر هستید و کسانی را فالو میکنید که درست مثل شما فکر میکنند آیا تا بهحال یک بار با همین همفکرانتان مخالفت کردهاید؟ عکسالعملشان چه بوده؟ اگر بلاک یا آنفالو شدهاید باید بگویم شما هم در جزیره خودتان زندگی میکنید.
برای همین است که گاهی وقتی از این شبکهها بیرون میآییم اصلاً دنیای دور و برمان را نمیشناسیم. این درباره مسائل اجتماعی و سیاسی هم صدق میکند اینکه فکر میکنیم همه مثل ما فکر میکنند، چرا که تنها آدمهایی را دنبال میکنیم که دقیقاً شبیهمان فکرمیکنند. جزیرهای شدن تبعات دیگری هم دارد اینکه هر خبر دروغی را باور میکنیم و فیکنیوزها برما غالب میشوند. حالا بیایید درباره جزیرهای شدن بیشتر بدانیم.
در دنیای واقعی دکمه بلاک نداریم
سحر، دانشجوی جامعهشناسی از همین جزیرهای شدن گلایه دارد: «تا زمانی که در شبکههای اجتماعی میگردم فکر میکنم همه مثل خودم فکر میکنند. بعد که به دانشگاه میآیم و با همکلاسیهایم حرف میزنم میبینم چقدر با هم تفاوت داریم. بهنظرم این اتفاق خیلی خطرناک است در دنیای واقعی حتی نمیتوانیم با هم حرف بزنیم چون مدام دنبال تأیید هستیم.»
مجتبی اما از آنهایی است که دائم صفحات مد، فشن و سبک زندگی بلاگرها را در اینستاگرام دنبال میکند. وقتی با او حرف میزنی انگار از دنیای دیگری آمده: «توی دنیای واقعی انگار کسی حرفهایم را نمیفهمد، مثلاً برایم عجیب است. آدمها آنقدر کرونا را جدی میگیرند، نمیدانند که کرونا را ساختهاند. اگر بچهها توی گروههای من باشند، میفهمند چه میگویم.» اطلاعات مجتبی آنقدر جزیرهای شده که کمتر حرف و نظر مخالف باورهایش را قبول میکند.
هلیا عسگری، دکترای روزنامه نگاری و پژوهشگر در اینباره توضیح میدهد: «در جامعهای که چندگانه است و تعدد آرا و عقاید وجود دارد خود بهخود جزیرهای شدن اتفاق میافتد. تعدد آرا موجب میشود هرکدام از افراد بر اساس نظراتی که دارند در شبکههای اجتماعی حرفشان را بزنند. این نکته مثبت شبکههای اجتماعی است که به همه این امکان را میدهد تا حرفشان را بزنند و نظر بدهند. قابلیتها و محدودیتهای شبکههای اجتماعی خود بهخود موجب جزیرهای شدن میشود. افرادی که شبیه یکدیگرند و شبکههای اجتماعی امکاناتی به آنها میدهد که در جزیرههای محصور زندگی کنند.»
بهگفته او هرکسی الان یک یا چند پلتفرم در شبکههای اجتماعی دارد که میتواند با آن حرفش را بزند و نظراتش را بگوید وهیچ محدودیت و سانسوری نداشته باشد. حتی خیلیها اکانت ناشناس دارند و با آن حرفها و دغدغههایشان را میگویند. از طرفی آدمهای مختلف هم میآیند و نظرات هم را گوش میدهند و به اشتراک میگذارند، صفحههای مشابه را فالو میکنند. نقد و نظر میدهند. اما از چه زمانی اطلاعات جزیرهای میشود زمانی که شبکههای اجتماعی به افراد قابلیت بلاک کردن، آنفالو، ریپورت میدهد و افرادی با رویکرد مشخص دورهم جمع میشوند. منظورم رویکرد سیاسی نیست وافراد از هر زاویه فکری دور هم جمع میشوند. مثلاً گروهی که میخواهند مصرفگرایی را ترویج کنند یا اینفلوئنسرهستند و همیشه حرفهای بیربطی را تحویل مخاطبشان میدهند، دورهم جمع میشوند.
او ادامه میدهد: «مثلاً بلاگرهایی که میخواهند سبک زندگی مدرنشان را تبلیغ کنند کنارهم جمع میشوند و حرف میزنند اینها معمولاً تا انتقادی میشنوند بلاک و ریپورت میکنند و عملاً جزیرهای از افراد همفکرشان میسازند که آنها را حمایت و تقویت میکنند و هرجزیرهای عقیده خاصی را تبلیغ میکند.»
اما مشکل از کجا ایجاد میشود. عسگری در پاسخ به این سؤال میگوید: «مشکل این است که من صدای برآمده از جزیره بغلی را نمیخواهم بشنوم و درنتیجه صداهای دیگر را از بین میبرم. قابلیت بلاک کردن که شبکههای اجتماعی ایجاد میکند باعث میشود هیچ صدایی از جزیره دیگری به گوشمان نرسد. انگارما در جزیرهای دورافتادهایم و نمیگذاریم هیچ صدایی از هیچ جای دیگری به گوشمان برسد. همین باعث میشود بدون اینکه من صدای جزیره بغلی را بشنوم تفکر خودم را تبلیغ کنم اما کجا توی ذوقمان میخورد زمانی که وارد جامعه واقعی میشویم که امکان حذف این صداها وجود ندارد. پس بهدنبال راههای خفه کردن صدا در دنیای واقعی میگردیم اما در جامعه واقعی دیگر از دکمه بلاک و ریپورت خبری نیست.»
جزیرهها همچنین باعث میشوند افراد منابع واحدی داشته باشند و همانها را باور کنند.همین به گسترش فیکنیوزها (اخبار دروغ) کمک میکند.نمونه بارزش واکسن و کروناست. یک عده در جزیره خودشان میگویند کرونایی وجود ندارد یا واکسن خطر دارد و اعضای آن جزیره این حرفها را باور میکنند و حرفهای جزیرههای دیگررا هم نمیپذیرند.
فیکنیوزها در جزیرهها میچرخند
سارا محسنی، کارشناس شبکههای اجتماعی هم جزیرهای شدن توسط شبکههای اجتماعی را این گونه تحلیل میکند: «جزیرهای شدن در دنیای واقعی هم وجود دارد چرا که ما آدمها در دنیای واقعی هم دوستانمان را بر اساس معیارهای مشترک انتخاب میکنیم. بعد این اشتراکات که ایجاد میشود گردش اطلاعات هم اتفاق میافتد. اما در شبکههای اجتماعی به خاطر اینکه پدیده جدیدی است جوردیگری خودش را نشان میدهد و بعد از اینکه وارد جزیره دیگر با اشتراکات دیگر میشویم متعجب میشویم که چرا آنها را نمیشناسیم اما آنها هم جامعه خودشان را دارند. درشبکههای اجتماعی بسته به جزیرههایی که ایجاد میشود و گروههایی که ایجاد میشود جریان اطلاعات هم هدایت میشود و میتواند اخبار فیک را هم بیشتر کند. شاید برای همین است که با پررنگ شدن نقش شبکههای اجتماعی رسانهها بخشی ایجاد کردند با عنوان صحتسنجی اخبار تا اخبار فیک را راستیآزمایی کنند. این رسانهها حتی در وب سایتشان بخش راستیآزمایی ایجاد کردهاند. جریانهای فیک خبری را که در هرجزیرهای راه میافتد صحتسنجی میکنند. این رسانهها برای مقابله با برشی که این جریانها دارند این بخش را راه انداختهاند و روزنامهنگاران تحقیق میکنند تا خبر فیک داغ وارد جریان اصلی خبری نشود.»
او به نسل پدر و مادرانمان اشاره میکند که در جزیرههای واتساپ و تلگرام و اینستاگرام محصور شدهاند. نسل پدر و مادرهای ما اندازه ما هنوز نمیتوانند از گوشیهای هوشمند استفاده کنند یا به جستوجوی اخبار واطلاعات درست بپردازند. پدر و مادرهای ما وارد گروههایی در اینستاگرام و واتساپ میشوند، جزیرههایی که خبرهای فیک در آنها در گردش است.این نسل گاهی هیچ وقت از خبر درست مطلع نمیشوند و مثلاً تکذیبیه یک خبر فیک را هرگز نمیشنوند. چرا که فیکنیوزها بهشدت در جزیرههایی که عضوش هستند در گردشند.
حالا اگر عضو شبکه اجتماعی هستید و تنها بهدنبال شنیدن حرفهای همفکرانتان هستید و دکمه بلاک برایتان بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد لحظهای فکر کنید ممکن است شما هم در جزیره خودساختهتان محصور شده باشید. شاید ازهمین الان بد نباشد تعدادی از غیرهمفکرانتان را دنبال کنید یا حرفهای منتقدانتان را بشنوید. شاید آنها هم حرفی برای گفتن داشته باشند. مطمئن باشید اگر این کار را بکنید ضرر نخواهید کرد و در دنیای واقعی با دیدن غیرهمفکرانتان شگفتزده و عصبانی نخواهید شد.
منبع: روزنامه ایران