اعتماد بیجا به هوش مصنوعی در مدارس: درسهایی از شکست فناوری آموزشی

اعتماد بیجا به هوش مصنوعی در مدارس: درسهایی از شکست فناوری آموزشی
به نظر میرسد فناوری هوش مصنوعی، با سرعت فراوانی در حال رسوخ به جنبههای مختلف زندگی ماست، بهگونهای که بسیاری، احتیاط در مقابل آن را نمیپذیرند، و اصرار دارند که همه هرچه سریعتر خود را با آن سازگار کنند.
اما در میانه تبلیغات گسترده درباره کاربرد تکنولوژی هوش مصنوعی در آموزش، لازم است به هشدار مهمی که تاریخ به ما میدهد بیشتر توجه کنیم: «فناوریهای آموزشی گذشته، اغلب در تحقق وعدههای خود ناکام ماندهاند!»
نگاهی به تاریخچه پیشبینیها وعدهها در زمینه آموزش، بهخوبی این هشدار را شفاف میکند:
– در سال ۱۹۲۲، توماس ادیسون پیشبینی کرد کتابهای درسی با فیلم جایگزین خواهند شد
– در دهه ۲۰۰۰، لپتاپهای یکبهیک وعده تحول آموزشی دادند
اما نهایتا هیچکدام از این وعدهها عملی نشدند!
ولی مشکل کجاست؟
اعتماد بیجا به فناوری:
متخصصان فناوری اغلب از مدارس میخواهند فناوریهای جدید را سریعاً بپذیرند، در حالیکه تحقیقات نشان میدهد مناطق پیشرو در پذیرش فناوری، همیشه نتایج بهتری نداشتهاند، به عنوان مثال مشخص، اولین مدارسی که تلفن همراه یا اینترنت را پذیرفتند، پیشرفت تحصیلی بهتری از خود نشان ندادند.
همچنین مطالعهای در دانشگاه MIT نشان میدهد که هرگز با نمونهای از یک سیستم مدرسهای که به سرعت یک فناوری دیجیتال جدید را پذیرفته و بهدنبال آن، مزایای پایداری را برای دانشآموزان خود مشاهده کرده باشد، مواجه نشدهایم.
تکرار اشتباه در کاربرد هوش مصنوعی
به نظر میرسد ما دوباره همان راه را تکرار میکنیم، یعنی در حالی که چارچوبهای سواد هوش مصنوعی دارای پشتوانه تحقیقاتی نیستند، ابزارهای هوش مصنوعی بدون آزمایش کافی معرفی میشوند و بهدنبال آن، فشار برای پذیرش سریع آنها بدون درنظرگیری پیامدها نیز بالاتر میرود.
راه حل: سه استراتژی عملی
۱. فروتنی فناورانه
به همه یادآوری کنیم که دانش کنونی درباره هوش مصنوعی ناقص است، و همچنان در مسیر حرکت و کمال
آماده اصلاح روشها باشیم وقتی شواهد جدید ظاهر میشوند
۲. آزمایش هوشمندانه
در دروسی مانند فیلمسازی که انعطافپذیر هستند، نوآوری کنیم
در دروس پایه مانند نوشتن، محتاطتر عمل کنیم
۳. ارزیابی مستمر
کار دانشآموزان قبل و بعد از استفاده از هوش مصنوعی را مقایسه کنیم
بر اساس نتایج واقعی، روشها را اصلاح کنیم
نتیجهگیری
هوش مصنوعی مانند میهمان ناخواندهای است که خودش را به مدارس تحمیل کرده است. برخلاف فناوریهای گذشته که مدارس آنها را خریداری میکردند، هوش مصنوعی خودش از دروازه وارد شده است، بنابراین معلمان نیاز دارند که در مسیر صحیح،مورد حمایت قرار گیرند.
در حقیقت، ما نیازی به عجله برای پیدا کردن پاسخهای سریع نداریم، ما به پاسخهای درست نیاز داریم. هوش مصنوعی در حوزه آموزش، یک ماراتن است، نه دو سرعت.
تا سال ۲۰۳۵ چیزهای زیادی درباره هوش مصنوعی در مدارس خواهیم آموخت. تا آن زمان، باید با فروتنی، آزمایش و ارزیابی دقیق پیش برویم.